بریده‌ای از کتاب تاریخ زنان را این گونه می نویسم اثر مهدیه امین زاده گوهری

بریدۀ کتاب

صفحۀ 29

پُرَم از هوای تو؟ بعید نیست مشتاق دیدن تو و خیال‌پردازی‌ام؟ بعید نیست خودم را به دیگری بدل می‌کنم؟ بعید نیست آیا دار و ندارم همه می‌سوزند؟ آیا لباس‌هایم شعله‌ور می‌شوند؟ آیا واژه‌هایم گر می‌گیرند؟ آیا اشک‌هایم آتش می‌گیرند؟ این من، نوری از آسمان است و آفریده‌ای تازه؟ بانوی من! چه نامی لایق‌تر از عشق برای این معجزه؟ عشق را اجازه‌ای برای آمدن نیست می‌آید بی‌اراده، شبیه آهویی رمنده...

پُرَم از هوای تو؟ بعید نیست مشتاق دیدن تو و خیال‌پردازی‌ام؟ بعید نیست خودم را به دیگری بدل می‌کنم؟ بعید نیست آیا دار و ندارم همه می‌سوزند؟ آیا لباس‌هایم شعله‌ور می‌شوند؟ آیا واژه‌هایم گر می‌گیرند؟ آیا اشک‌هایم آتش می‌گیرند؟ این من، نوری از آسمان است و آفریده‌ای تازه؟ بانوی من! چه نامی لایق‌تر از عشق برای این معجزه؟ عشق را اجازه‌ای برای آمدن نیست می‌آید بی‌اراده، شبیه آهویی رمنده...

20

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.