بریدهای از کتاب سال بلوا اثر عباس معروفی
1403/10/23
4.1
107
صفحۀ 49
دیگر نمیتوان به زنان و مردانِ عاشق خندید . همینجوری دوتا نگاه در هم گره میخورد و آدم دیگر نمیتواند در بدنِ خودش زندگی کند ، میخواهد پر بکشد .
دیگر نمیتوان به زنان و مردانِ عاشق خندید . همینجوری دوتا نگاه در هم گره میخورد و آدم دیگر نمیتواند در بدنِ خودش زندگی کند ، میخواهد پر بکشد .
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.