بریده‌ای از کتاب با شکر شکرت شیرین می شود کامم: بنده شاکر خدا باشیم، کسی که اهل شکر نیست، آدم نیست اثر محسن عباسی ولدی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 101

خسته ام از این همه فاصله! نه دلم می‌آید نام مأموم را بردارم از روی خودم و نه می‌توانم این همه فاصله را تا بیاورم. کاش به دادم می‌رسیدی و مرا از بیراهه، بر می‌گرداندی به راهِ خودت تا دستِ کم، همسو باشم با تو آخر، با زجر هم که شده، می‌شود تحمّل کرد فاصله ها را امّا تو که از یک سو می‌روی و من از سوی دیگر فقط مرگ، راه چاره است و بس ارباب! مرا دریاب

خسته ام از این همه فاصله! نه دلم می‌آید نام مأموم را بردارم از روی خودم و نه می‌توانم این همه فاصله را تا بیاورم. کاش به دادم می‌رسیدی و مرا از بیراهه، بر می‌گرداندی به راهِ خودت تا دستِ کم، همسو باشم با تو آخر، با زجر هم که شده، می‌شود تحمّل کرد فاصله ها را امّا تو که از یک سو می‌روی و من از سوی دیگر فقط مرگ، راه چاره است و بس ارباب! مرا دریاب

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.