بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 201

و وقتی همه‌ی این اتفاقات را پشت سر گذاشتیم، دوباره باهم میرویم کنار نهر، درست مثل همان روزی که باهم رفته بودیم. از مغازه آقای پارکر برای خودمان آب نبات میخریم و این بار که نزدیکم شود و سرش را به جلو خم کند تا من را ببوسد، فرار نخواهم کرد :) -مرنا!

و وقتی همه‌ی این اتفاقات را پشت سر گذاشتیم، دوباره باهم میرویم کنار نهر، درست مثل همان روزی که باهم رفته بودیم. از مغازه آقای پارکر برای خودمان آب نبات میخریم و این بار که نزدیکم شود و سرش را به جلو خم کند تا من را ببوسد، فرار نخواهم کرد :) -مرنا!

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.