بریده‌ای از کتاب نامه های جودی ابوت به بابا لنگ دراز اثر جین وبستر

بریدۀ کتاب

صفحۀ 135

آدم هیچ‌وقت هوس چیزهایی که نداشته نمی‌کند ولی محروم ماندن از چیزهایی که آدم فکر میکند حق طبیعی اش است خیلی سخت است . زندگی جولیا و سالی فلسفه رواقی مرا تحت تاثیر قرار میدهد آنها هر دو از کودکی همه چیز داشته اند. برای همین خوشبختی را به عنوان یک چیز طبیعی پذیرفته اند به نظرشان دنیا هر چه را که دلشان بخواهد به آنها بدهکار است‌. شاید هم واقعاً همین جور باشد چون در هر حال دنیا هم انگار این بدهکاری را قبول دارد و دارد به آنها میپردازد. ولی این دنیا به من بدهکاری ای ندارد و از روز اول خیلی شفاف این را به من گفته. من حق ندارم بدون داشتن اعتبار چیزی قرض کنم چون بالاخره یک وقتی دنیا در جواب ادعای طلبم به من میگوید هیچ اعتباری ندارم .

آدم هیچ‌وقت هوس چیزهایی که نداشته نمی‌کند ولی محروم ماندن از چیزهایی که آدم فکر میکند حق طبیعی اش است خیلی سخت است . زندگی جولیا و سالی فلسفه رواقی مرا تحت تاثیر قرار میدهد آنها هر دو از کودکی همه چیز داشته اند. برای همین خوشبختی را به عنوان یک چیز طبیعی پذیرفته اند به نظرشان دنیا هر چه را که دلشان بخواهد به آنها بدهکار است‌. شاید هم واقعاً همین جور باشد چون در هر حال دنیا هم انگار این بدهکاری را قبول دارد و دارد به آنها میپردازد. ولی این دنیا به من بدهکاری ای ندارد و از روز اول خیلی شفاف این را به من گفته. من حق ندارم بدون داشتن اعتبار چیزی قرض کنم چون بالاخره یک وقتی دنیا در جواب ادعای طلبم به من میگوید هیچ اعتباری ندارم .

29

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.