بریده‌ای از کتاب چشم هایش اثر بزرگ علوی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 145

احساسات دروغی آن‌ها مرا می‌زد. همه‌شان گوشت تن مرا می‌طلبیدند. در صورتی که من آرزو می‌کردم روح خودم را نثار کنم، جسمم را می‌خواستم به کسی ببخشم که روح مرا اسیر کند.

احساسات دروغی آن‌ها مرا می‌زد. همه‌شان گوشت تن مرا می‌طلبیدند. در صورتی که من آرزو می‌کردم روح خودم را نثار کنم، جسمم را می‌خواستم به کسی ببخشم که روح مرا اسیر کند.

10

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.