بریدهای از کتاب بابا گوریو اثر اونوره دو بالزاک
5 روز پیش
صفحۀ 133
آدمی که به این مینازد که هیچوقت عقیدهاش عوض نمیشود خودش را متعهد میکند که همیشه یک خط راست را دنبال کند و پیش برود، ابلهی است که به برائت از خطا معتقد است. چیزی به اسم اصول اخلاقی وجود ندارد، هرچه هست رویداد است؛ قانون وجود ندارد، هرچه هست شرایط است: انسان برتر با رویدادها و شرایط کنار میآید و آنها را هدایت میکند. اگر اصول و قوانین ثابتی وجود داشت، ملتها مثل پیرهن اصل و قانون عوض نمیکردند. آدم قرار نیست از کلّ یک ملت عاقلتر باشد.
آدمی که به این مینازد که هیچوقت عقیدهاش عوض نمیشود خودش را متعهد میکند که همیشه یک خط راست را دنبال کند و پیش برود، ابلهی است که به برائت از خطا معتقد است. چیزی به اسم اصول اخلاقی وجود ندارد، هرچه هست رویداد است؛ قانون وجود ندارد، هرچه هست شرایط است: انسان برتر با رویدادها و شرایط کنار میآید و آنها را هدایت میکند. اگر اصول و قوانین ثابتی وجود داشت، ملتها مثل پیرهن اصل و قانون عوض نمیکردند. آدم قرار نیست از کلّ یک ملت عاقلتر باشد.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.