بریدۀ کتاب

روزی مردی برخاست: زندگی نامه ی داستانی حضرت آیت الله طالقانی
بریدۀ کتاب

صفحۀ 131

چند روز بعد، سید(طالقانی) را به بند عمومی آوردند. گفت: «قرآن بخوانید.» گفتند: «نداریم.» گفت: «اگر در سینه هم ندارید، بروید پی کارتان. قرآن که کتاب ریاضی نیست. در زمان پیغمبر(ص) چند صد نفر آدم قرآن را از بر بوده‌اند؛ از اول تا آخر. آن زمان، عرب بیابان‌گرد، شما چه کرده‌اید با عمر شریفتان؟ خیال کرده‌اید مبارزه فقط پخش اعلان است و وعظ و خطابه و بدگویی پشت سر شاه؟ کسی بسم‌الله بگوید و اولین آیه را تلاوت کند.»

چند روز بعد، سید(طالقانی) را به بند عمومی آوردند. گفت: «قرآن بخوانید.» گفتند: «نداریم.» گفت: «اگر در سینه هم ندارید، بروید پی کارتان. قرآن که کتاب ریاضی نیست. در زمان پیغمبر(ص) چند صد نفر آدم قرآن را از بر بوده‌اند؛ از اول تا آخر. آن زمان، عرب بیابان‌گرد، شما چه کرده‌اید با عمر شریفتان؟ خیال کرده‌اید مبارزه فقط پخش اعلان است و وعظ و خطابه و بدگویی پشت سر شاه؟ کسی بسم‌الله بگوید و اولین آیه را تلاوت کند.»

1

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.