بریدۀ کتاب
1403/5/7
صفحۀ 22
یک بار که پدرم رو در حال خوندن نماز شب دیدم، نمازش که تمام شد، کنارش نشستم و گفتم : کاش جای شما بودم پدر. بچه داری فرصت عبادت رو از من گرفته پدرم لبخندی زد و گفت : فخریه موافقی مبادله کنیم؟ ثواب بچهداری تو مال من، ثواب نمازهای شبم مال تو. بدون فوت وقت گفتم : موافقم. پدرم پیشونیشو گذاشت روی مهر و چند دقیقه بعد سرش رو برداشت و گفت : ضرر کردی دخترم ثواب تربیت اولاد خیلی زیاده
یک بار که پدرم رو در حال خوندن نماز شب دیدم، نمازش که تمام شد، کنارش نشستم و گفتم : کاش جای شما بودم پدر. بچه داری فرصت عبادت رو از من گرفته پدرم لبخندی زد و گفت : فخریه موافقی مبادله کنیم؟ ثواب بچهداری تو مال من، ثواب نمازهای شبم مال تو. بدون فوت وقت گفتم : موافقم. پدرم پیشونیشو گذاشت روی مهر و چند دقیقه بعد سرش رو برداشت و گفت : ضرر کردی دخترم ثواب تربیت اولاد خیلی زیاده
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.