بریدهای از کتاب سگ ولگرد اثر صادق هدایت
1403/11/18
صفحۀ 23
نمیدانم چطور است بعضی اشخاص به اولين برخورد، جان در يک قالب میشوند، - به قول عوام جور و اخت میآيند و يک بار معرفی كافی است برای اين كه يکديگر را هيچوقت فراموش نكنند. درصورتیكه بر عكس بعضی ديگر با وجودی كه مكرر به هم معرفی میشوند و در مراحل زندگی سر راه يکديگر واقع میگردند، هميشه از هم گريزان هستند؛ ميان آنها هرگز حس همدردی و جوشش پيدا نمیشود و اگر در كوچه هم به هم بر بخورند، يکديگر را نديده میگيرند. دوستی بیجهت، دشمنی بیجهت! - حالا اين خاصيت را میخواهند اسمش را سمپاتی يا آنتیپاتی بگذارند و يا در اثر مغناطيس و روحيه اشخاص بدانند يا نه - آنهایی كه معتقد به حلول ارواح هستند دورتر رفته میگويند كه اين اشخاص در زندگی سابق خودشان روی زمين، دوست و يا دشمن بودهاند و به اين جهت نسبت به هم متمايل و يا از هم متنفرند. ولی هيچكدام ازين فرضيات نمیتوانند به آسانی معمای بالا را حل بكند. اين كشش و جوشش ناگهانی نه مربوط به خصايل روحی است و نه ربطی با محاسن جسمانی دارد.
نمیدانم چطور است بعضی اشخاص به اولين برخورد، جان در يک قالب میشوند، - به قول عوام جور و اخت میآيند و يک بار معرفی كافی است برای اين كه يکديگر را هيچوقت فراموش نكنند. درصورتیكه بر عكس بعضی ديگر با وجودی كه مكرر به هم معرفی میشوند و در مراحل زندگی سر راه يکديگر واقع میگردند، هميشه از هم گريزان هستند؛ ميان آنها هرگز حس همدردی و جوشش پيدا نمیشود و اگر در كوچه هم به هم بر بخورند، يکديگر را نديده میگيرند. دوستی بیجهت، دشمنی بیجهت! - حالا اين خاصيت را میخواهند اسمش را سمپاتی يا آنتیپاتی بگذارند و يا در اثر مغناطيس و روحيه اشخاص بدانند يا نه - آنهایی كه معتقد به حلول ارواح هستند دورتر رفته میگويند كه اين اشخاص در زندگی سابق خودشان روی زمين، دوست و يا دشمن بودهاند و به اين جهت نسبت به هم متمايل و يا از هم متنفرند. ولی هيچكدام ازين فرضيات نمیتوانند به آسانی معمای بالا را حل بكند. اين كشش و جوشش ناگهانی نه مربوط به خصايل روحی است و نه ربطی با محاسن جسمانی دارد.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.