بریده‌ای از کتاب زندگی خوب بود اثر حسن رحیم پور

بریدۀ کتاب

صفحۀ 76

"عملیات نزدیک است، بچه ها را خواستند. اما ما دیگر از آب گذشتیم و راهی شهر و دیاریم. عمری بود داداش، چه دیر گذشت! فکر می‌کنم نه بچگی کردم، نه جوانی، فکر می‌کنم همیشه در جنگ بودم. داغ رفتن بچه‌ها و دوستانم پیرم کرد پیر."

"عملیات نزدیک است، بچه ها را خواستند. اما ما دیگر از آب گذشتیم و راهی شهر و دیاریم. عمری بود داداش، چه دیر گذشت! فکر می‌کنم نه بچگی کردم، نه جوانی، فکر می‌کنم همیشه در جنگ بودم. داغ رفتن بچه‌ها و دوستانم پیرم کرد پیر."

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.