بریدهای از کتاب نامیرا اثر صادق کرمیار
1403/5/7
صفحۀ 225
«بگو بر تو چه گذشته که بر حسین بن علی خرده میگیری و از مسلم روی میگردانی؛ برای دیدار با پسر زیاد شتاب میکنی و پسر مرجانه را بر فرزند فاطمه ترجیح میدهی!» صدای عبداللّه بلند شد، نه به خشم، بلکه برای تأکید بر آنچه ام وهب فراموش کرده بود. گفت: «من سالها در سپاه معاویه بر مشرکان شمشیر کشیدم و...» ام وهب فریاد زد: «تو به نام خدا و رسولش با مشرکان جهاد کردی، نه به نام معاویه و فرزندش؛ که همه میدانند او منکر وحی است و...» -«اما خلیفه است و همه مسلمانان از شام و حجاز و مصر و یمن با او بیعت کردهاند.» +«جز حسین بن علی؛ که زاده وحی است و فرزند فاطمه!»
«بگو بر تو چه گذشته که بر حسین بن علی خرده میگیری و از مسلم روی میگردانی؛ برای دیدار با پسر زیاد شتاب میکنی و پسر مرجانه را بر فرزند فاطمه ترجیح میدهی!» صدای عبداللّه بلند شد، نه به خشم، بلکه برای تأکید بر آنچه ام وهب فراموش کرده بود. گفت: «من سالها در سپاه معاویه بر مشرکان شمشیر کشیدم و...» ام وهب فریاد زد: «تو به نام خدا و رسولش با مشرکان جهاد کردی، نه به نام معاویه و فرزندش؛ که همه میدانند او منکر وحی است و...» -«اما خلیفه است و همه مسلمانان از شام و حجاز و مصر و یمن با او بیعت کردهاند.» +«جز حسین بن علی؛ که زاده وحی است و فرزند فاطمه!»
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.