بریدۀ کتاب

فردا مسافرم
بریدۀ کتاب

صفحۀ 217

قدم برمی‌داریم سوی مزار مولایم و من می‌گویم: -تمام کربلا دستی شده است عطرآگین، نوازش می‌کند سر و روی زائران را... سکینه نگاه می‌اندازد به من، اندوه از مژگانش می‌بارد: -یقین دست عموی‌مان عباس...

قدم برمی‌داریم سوی مزار مولایم و من می‌گویم: -تمام کربلا دستی شده است عطرآگین، نوازش می‌کند سر و روی زائران را... سکینه نگاه می‌اندازد به من، اندوه از مژگانش می‌بارد: -یقین دست عموی‌مان عباس...

14

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.