بریدۀ کتاب
1402/4/22
(0/1000)
نظرات
1402/4/22
چون نمیتونم پست. بزارم بلد نیستم چ جوریه اینجا میگم اگر خوندید ممنون میشم از حس و حالتون اگر تجربه داشتید بگید و اینکه چیکار کردید : این چند روز خیلی به خودم رنج دادم کو خیلی خودم سرزنش کردم بخاطر اینکه به اندازه هم سن و سال هام موفق و زیبا نیستم اینکه بیشتر فرصت های زندگیم از دست دادم طوری ک از همه بدم اومد:( از اینستاگرام،از دوستام،از.... ولی الان بعد چن روز امشب حالم خوبه بهترم و از خودم و از بدنم معذرت خواهی کردم که بهش رنج دادم توی دنیایی امروز واقعا سخته با اعتماد بنفس بمونی و خودت مقایسه نکنی و با دیدن بقیه رنج نکشی میدونم این درست نیست من قبلا اینجور نبودم با موفقیت هرکسی بلند میشدم تشویقش میکردم با اینکه اونا از موفقیت من خوشحال نمیشدن من اینکارو میکردم اما الان... نمیدونم ...
2
2
1402/4/23
درود. درباره چنین جملاتی باید مراقبت زیادی به خرج داد چون خیلی راحت میتونن محدود کننده باشن، همونقدر که درست و کمککننده هستن. این چیزیه که جردن پیترسون رو هم عصبانی میکنه. فرض کنید که نیاز پیدا کردید به یک روانشناس مراجعه کنید و اون به شما میگه:« تو همینطوری که هستی خوبی. کافی هستی» یا چیزی شبیه به این. خب شما اگر این رو قبول داشتید که اصلا سراغ اون نمیرفتید. بنابراین بنظرم این جمله همونقدر که درسته، میتونه نادرست هم باشه. مهم اینه که جای درست ازش استفاده کنیم :)
2
1
1402/4/22
1