بریده‌ای از کتاب مستند داستانی همه نوکرها اثر محمدرضا حدادپور جهرمی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 62

من لخت و عور بودم، ولی اون لباس نظامی تنش بود. اون که می زد، تنم هم می سوخت و هم درد می گرفت ولی من که می زدم، اون فقط دردش می‌گرفت.

من لخت و عور بودم، ولی اون لباس نظامی تنش بود. اون که می زد، تنم هم می سوخت و هم درد می گرفت ولی من که می زدم، اون فقط دردش می‌گرفت.

3

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.