بریده‌ای از کتاب بازی با مرگ اثر زاهاریا استانکو

آوا

آوا

1403/10/19

بریدۀ کتاب

صفحۀ 163

ترس از مرگ بیهوده بود. مرگ در اطراف من آدمهایی را درو میکرد ، که تا یک لحظه پیش از مردن، حتی از فکرشان هم نمیگذشت که روزی می میرند.

ترس از مرگ بیهوده بود. مرگ در اطراف من آدمهایی را درو میکرد ، که تا یک لحظه پیش از مردن، حتی از فکرشان هم نمیگذشت که روزی می میرند.

2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.