بریده‌ای از کتاب کشتن مرغ مینا اثر هارپر لی

Fatemeh

Fatemeh

1403/12/25

بریدۀ کتاب

صفحۀ 167

«کال، چرا وقتی می‌دونی درست نیست با کا... با سیاه‌ها به لهجۀ خودشون حرف می‌زنی؟» «واسه اینکه اولاً خودم سیاه هستم...» جیم مداخله کرد: «دلیل نشد که وقتی می‌تونی صحیح حرف بزنی، لهجۀ اون‌ها را تقلید کنی». کالپورنیا کلاهش را کمی بالا زد، سرش را خاراند و دوباره آن را با دقت تا روی گوش‌ها پایین آورد: «توضیحش مشکله، مثلاً فرض کنیم تو و اسکات تو خونه با هم به لهجۀ سیاه‌ها حرف بزنین. قشنگه؟ نه! همین طوره اگه من با لهجۀ سفیدها تو کلیسا یا با همسایه‌هام حرف بزنم آن‌وقت خیال می‌کنند می‌خوام بهشون فیس و افاده بفروشم». گفتم: «ولی آخه تو واقعاً بهتر از اون‌ها می‌تونی حرف بزنی». «لازم نیست آدم هر چه بلده نشون بده. نه خوبه که آدم به خودش بباله نه مردم از کسی که بیشتر از آن‌ها چیز بلده خوششون می‌آد. این کار عصبانیشون می‌کنه. با صحیح حرف زدن نمی‌شه اون‌ها را عوض کرد. اگه بخواند، خودشون صحیح حرف زدن را یاد می‌گیرند. اگه نه آدم یا باید دهنش را ببنده یا با زبون خودشون باهاشون حرف بزنه»

«کال، چرا وقتی می‌دونی درست نیست با کا... با سیاه‌ها به لهجۀ خودشون حرف می‌زنی؟» «واسه اینکه اولاً خودم سیاه هستم...» جیم مداخله کرد: «دلیل نشد که وقتی می‌تونی صحیح حرف بزنی، لهجۀ اون‌ها را تقلید کنی». کالپورنیا کلاهش را کمی بالا زد، سرش را خاراند و دوباره آن را با دقت تا روی گوش‌ها پایین آورد: «توضیحش مشکله، مثلاً فرض کنیم تو و اسکات تو خونه با هم به لهجۀ سیاه‌ها حرف بزنین. قشنگه؟ نه! همین طوره اگه من با لهجۀ سفیدها تو کلیسا یا با همسایه‌هام حرف بزنم آن‌وقت خیال می‌کنند می‌خوام بهشون فیس و افاده بفروشم». گفتم: «ولی آخه تو واقعاً بهتر از اون‌ها می‌تونی حرف بزنی». «لازم نیست آدم هر چه بلده نشون بده. نه خوبه که آدم به خودش بباله نه مردم از کسی که بیشتر از آن‌ها چیز بلده خوششون می‌آد. این کار عصبانیشون می‌کنه. با صحیح حرف زدن نمی‌شه اون‌ها را عوض کرد. اگه بخواند، خودشون صحیح حرف زدن را یاد می‌گیرند. اگه نه آدم یا باید دهنش را ببنده یا با زبون خودشون باهاشون حرف بزنه»

14

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.