بریده‌ای از کتاب سووشون اثر سیمین دانشور

بریدۀ کتاب

صفحۀ 48

«اگر آدم تنها بخواهد، می‌تواند خودش را از تنهایی دربیاورد. خیلی‌ها هستند که حرف حق سرشان می‌شود و نفس حق را می‌شناسند. منتها پراکنده هستند، خودت را با آن‌ها از تنهایی درآر... تو هم که نکنی بچه‌های تو و بچه‌های دیگران خواهند کرد. از شهرها می‌گذرند. از دهات‌آباد می‌گذرند، مدرسه و مسجد و حمام و مریضخانه می‌بینند و می‌شناسند‌ و حسرت می‌خورند و آخرش کاری می‌کنند.»

«اگر آدم تنها بخواهد، می‌تواند خودش را از تنهایی دربیاورد. خیلی‌ها هستند که حرف حق سرشان می‌شود و نفس حق را می‌شناسند. منتها پراکنده هستند، خودت را با آن‌ها از تنهایی درآر... تو هم که نکنی بچه‌های تو و بچه‌های دیگران خواهند کرد. از شهرها می‌گذرند. از دهات‌آباد می‌گذرند، مدرسه و مسجد و حمام و مریضخانه می‌بینند و می‌شناسند‌ و حسرت می‌خورند و آخرش کاری می‌کنند.»

28

13

(0/1000)

نظرات

از لحاظ روحی حقیقتا نیاز دارم سیمین دانشور بیاد نصیحتم کنه :)

1