بریده‌ای از کتاب به قلبش اشاره کرد: روایتی از داستان زندگی حضرت خدیجه (س) اثر حبیبه آقایی پور

خاتون

خاتون

1404/5/23

بریدۀ کتاب

صفحۀ 52

همه عمرم در انتظار چنین لحظه ای بودم.آرام و به نجوا گفتم :حالا دیگر خانه ام خانه توست و من کنیزت یا محمد.با حیایی شیرین سر به زیر انداخت و به قلبش اشاره کرد: کنیز ؟ شما بانوی این خانه اید.اشک شوق از گوشه چشمانم سر خورد.خوشبخت ترین زن عالم بودم که بانوی قلب محمد می شدم.

همه عمرم در انتظار چنین لحظه ای بودم.آرام و به نجوا گفتم :حالا دیگر خانه ام خانه توست و من کنیزت یا محمد.با حیایی شیرین سر به زیر انداخت و به قلبش اشاره کرد: کنیز ؟ شما بانوی این خانه اید.اشک شوق از گوشه چشمانم سر خورد.خوشبخت ترین زن عالم بودم که بانوی قلب محمد می شدم.

5

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.