بریدۀ کتاب

تنها گریه کن: روایت زندگی اشرف سادات منتظری مادر شهید محمد معماریان
بریدۀ کتاب

صفحۀ 233

مردم فکر می کنند گردش و مهمانی و بگو و بخند، حواس مادری را که فرزندش زودتر از او از دنیا رفته، پرت می کند، ولی نمی دانند یاد بچه ی آدم توی دلش است؛ نه جلوی چشمش، یا بین یادگاری هایش ، یا حتی در اتاق و خانه اش.

مردم فکر می کنند گردش و مهمانی و بگو و بخند، حواس مادری را که فرزندش زودتر از او از دنیا رفته، پرت می کند، ولی نمی دانند یاد بچه ی آدم توی دلش است؛ نه جلوی چشمش، یا بین یادگاری هایش ، یا حتی در اتاق و خانه اش.

64

12

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.