بریده‌ای از کتاب شب چهلم: روایت هایی از ملاقات های نورانی اثر فاطمه دولتی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 144

- چطور او را نشناختی... چطور اورا نشناختی جعفر... دامن پدر را رها می‌کنم، پدر دنبال نشانی از مرد به کوچه می‌دود، صدای گریه حاج محمود کل حجره را برداشته است.

- چطور او را نشناختی... چطور اورا نشناختی جعفر... دامن پدر را رها می‌کنم، پدر دنبال نشانی از مرد به کوچه می‌دود، صدای گریه حاج محمود کل حجره را برداشته است.

1

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.