داستانی کوتاه از نویسنده مهاجر هندی جومپا لاهیری.
ماجرای این کتاب روایتگر ورود پسر جوان بنگالی به نام پراناب به خانوادهای سهنفره بنگالی در کشور آمریکا است. ورود این مرد جوان باعث تغییراتی عمیق در زندگی و روح زن این خانواده و همچنین دگرگونی تفکر دخترشان در آینده میشه.
این داستان به خوبی نشان میده که مهاجرت و نبود نزدیکی احساسی بین زن و شوهر، چه پیامدهای نامناسبی برای یک زن دارد و چگونه او احساس خلأ و پوچی خود را با یک مرد غریبه شریک میشه! همچنین کتاب به خوبی تصویر میکنه که اگر سنت و فرهنگ در افراد ریشهدار نباشه، چگونه با تغییر سبک زندگی و مهاجرت، به راحتی دستخوش دگرگونی میشه. این دگرگونی فرهنگی را میتوان هم در پراناب و هم در آینده در یوشا مشاهده کرد.
در پایان، کتابی معمولی هست که متن روانی دارد و خواننده میتونه به راحتی تا آخر داستان را دنبال کنه. پایان آن هم چالشبرانگیز نیست.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.