الهه تاریخ عضویت:مرداد 1402 الهه دنبال کردن @elahe17 6 دنبال شده 7 دنبال کننده کتابدوست(14 کتاب)0امتیاز دنبال کردن0یادداشت13امتیاز0لیستکتابخانه نمایش کتابخانه خواندهام 14 کتاب در حال خواندن 1 کتاب خواهم خواند 6 کتاب یادداشتها این کاربر هنوز یادداشتی ننوشته است. باشگاهها این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست. چالشهالیستها این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است. بریدههای کتاب الهه 1402/6/2 عقاید یک دلقک هاینریش بل 3.3 142 صفحۀ 241 این اشتباه خود ما بود که اساساً درباره این لحظه با دیگران صحبت کردیم و قصد داشتیم به این ترتیب به آن لحظه جاودانگی ببخشیم. میبایست خودمان از این واقعیتی که اتفاق افتاده بود لذت میبردیم، حرف زدن درباره چنین لحظاتی اشتباه محض است و تکرار آن چیزی جز انتحار و خودکشی نیست. حالا که پای تلفن به مازوکایی که مونیکا میزد گوش میدادم، در حقیقت نوعی اقدام به خودکشی بود. مناسکی وجود دارند که تکرار را در خودشان در بر میگیرند: مثلا طوری که خانم وینکن نان را میبرید اما من هم میخواستم این لحظه را با ماری تکرار کنم به این ترتیب از ماری خواستم یکبار نان را مثل خانم وینکن ببرد. آشپزخانه یک آپارتمان کارگر نشین شبیه یک اتاق هتل نیست و ماری هم خانم وینکن نبود_نتیجه این شد که چاقو از دست ماری لغزید و دست چپ او را برید. این ماجرا باعث شد تا ما سه هفته تمام کلافه باشیم . احساساتی بودن گاهی میتواند کار دست آدم بدهد و موجبات ناراحتی اش را فراهم کند. هرگز نباید به کار لحظات کاری داشت، هرگز نباید آن ها را تکرار کرد. 1 17 فعالیتهافعالیتی یافت نشد.
الهه تاریخ عضویت:مرداد 1402 الهه دنبال کردن @elahe17 6 دنبال شده 7 دنبال کننده کتابدوست(14 کتاب)0امتیاز دنبال کردن0یادداشت13امتیاز0لیستکتابخانه نمایش کتابخانه خواندهام 14 کتاب در حال خواندن 1 کتاب خواهم خواند 6 کتاب یادداشتها این کاربر هنوز یادداشتی ننوشته است. باشگاهها این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست. چالشهالیستها این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است. بریدههای کتاب الهه 1402/6/2 عقاید یک دلقک هاینریش بل 3.3 142 صفحۀ 241 این اشتباه خود ما بود که اساساً درباره این لحظه با دیگران صحبت کردیم و قصد داشتیم به این ترتیب به آن لحظه جاودانگی ببخشیم. میبایست خودمان از این واقعیتی که اتفاق افتاده بود لذت میبردیم، حرف زدن درباره چنین لحظاتی اشتباه محض است و تکرار آن چیزی جز انتحار و خودکشی نیست. حالا که پای تلفن به مازوکایی که مونیکا میزد گوش میدادم، در حقیقت نوعی اقدام به خودکشی بود. مناسکی وجود دارند که تکرار را در خودشان در بر میگیرند: مثلا طوری که خانم وینکن نان را میبرید اما من هم میخواستم این لحظه را با ماری تکرار کنم به این ترتیب از ماری خواستم یکبار نان را مثل خانم وینکن ببرد. آشپزخانه یک آپارتمان کارگر نشین شبیه یک اتاق هتل نیست و ماری هم خانم وینکن نبود_نتیجه این شد که چاقو از دست ماری لغزید و دست چپ او را برید. این ماجرا باعث شد تا ما سه هفته تمام کلافه باشیم . احساساتی بودن گاهی میتواند کار دست آدم بدهد و موجبات ناراحتی اش را فراهم کند. هرگز نباید به کار لحظات کاری داشت، هرگز نباید آن ها را تکرار کرد. 1 17 فعالیتهافعالیتی یافت نشد.