بنظرم بزرگ ترین نقطه اشتراک من و رامونا درک نشدنه!

اینکه کسی درک نمیکنه که واقعا دوتا مرد دیوار خونه شون رو سوراخ کردن یا سوزان میمون از روی اون تقلب کرده و جغد پاکتی‌ش رو ساخته!

از طرفی به نظرم همه اینها تقصیر خانم معلم کلاس اوله!
از اون معلم اعصاب خورد‌کن هاست که یه جوری رفتار میکنه که نه راه پیش داشته باشی نه راه پس! 
دووم آوردن تو همچین شرایطی برای رامونا خیلی سخته و وقتی خودم رو هم جای اون میزارم همین احساس رو پیدا میکنم.


      

        واقعا بهتریییین اسمی که میشد روی این کتاب گذاشت همین فوت و فن کارآگاهی‌ه.
فعالیت هایی که داشت چیزایی که توضیح داده بود و موقعیت ها همشون جالب بودن و هی دوست داشتم انجامشون بدم‌.
      

        وقتی این جلد از کتاب رو می خوندم  نمی دونستم که باید حق رو بدم به به رامونا یا بئاتریس!
شیطنت های رامونا خیلی بامزه و اگر خودتون رو جای بئاتریس بذارید اعصاب خوردکن بودن ولی دیدگاه نویسنده توی نگاه به یکسری چیزا خیلی برام جالب بود.