یکی از بهترین کتابای ایرانی و البته فانتزی!
        

          ابعادی که درباره مقادیر و اشکال در کلیت معماری جهان مندرج است در قالب نوعی برخورد کنترلی که مشابه وجه اخلاقی مواجهه با اشیا است در برخورد زیبایی شناسی با معماری دراین کتاب آمده اند.از کاربرد اعداد و ریاضی در فرم مطلوب گلدان تا اعداد مقدسی چون 52 در مجموعه های معماری وشماره های اجزاء آنها که در شکل گیری فرم و تناسب و فضا ی معماریها در جهان موثربوده اند.
        

          در نیمۀ دوم قرن بیستم، در فرهنگ ایران، دو تن از عالمان دینی، هر کدام از جایگاهی و هر کدام به گونه‌ای، پیشگام بحث‌ها و گفتگوهای دینی بوده‌اند: علامه سید محمدحسین طباطبایی و علامه محمدتقی جعفری. گفتگوهای علامه طباطبایی با دانشورانی همچون پروفسور هانری کربن، از مواریث فکری فلسفی ایران در چند دهۀ متوالی زمان یادشده به شمار می‌رود. درست در همان زمان، علامه جعفری نیز به گونه‌ای دیگر در همین مسیر، راه می‌پیمود؛ با این تفاوت که مباحث و گفتگوهای او با اهل اندیشه و نظر، طیف و دامنۀ وسیع‌تری داشت و زمینه‌های متنوع‌تری را شامل می‌شد.
مجموعۀ این بحث‌ها و گفتگوها در اوایل دهۀ 1370، با نظارت خود استاد جعفری، جمع‌آوری و منتشر شد و سپس بعد از رحلت ایشان، برخی مصاحبه‌ها و گفتگوهای منتشرنشده، در این مجموعه به عنوان دومین مجموعه آثار به حلیۀ طبع آراسته شد. موضوعات مطرح‌شده در این مجموعه عبارتند از: حوزه‌های الهیات، فلسفه، تاریخ، ادبیات، فرهنگ و ...
        

          مدرسه معماری و هنر آلمانی با اساتیدی مثل کاندینسکی،میس وندررو،گروپیوس و غیرهم که جریاناتی مثل پداگوژی تا نحوه مدیریت آن مدرسه موضوع کتب و مجلات تخصصی و غیر تخصصی بوده است.نحوه تربیت افرادی که با تکیه بر نظریه جریان هنری قرن بیستم را در نقاط مختلف جهان هدایت کرده یا تاثیرگذار بوده اند در آن جالب است و آموزنده؛مخصوصا برای برنامه ریزان آموزش و پرورش.
        

          اینکه هر انسانی باید به جهت مورد معرفت اله بودن خوشحال وشادمان باشد تفاوتی بین کاهل و ساعی در این باب وجود ندارد و آنچه که خداوند اعطا کرده سلب شدنی توسط مادون او نیست مواردی است که نمودهای آن را دراحادیث و روایات و واردات روحانی میتوان یافت .ودراین کتاب به زعم ناچیز بنده این موارد برای مومنین و اهل معرفت آورده و تذکر داده شده است.
        

          موضوعی ناب و به روز که با آخرین ابزارهای علمی سعی در کنکاش در مساله حق را برعهده گرفته است.همانقدر که با جزییات اجرایی زندگی روزمره مرتبط است نیز با کلیات غیرقابل کنترل مثل زیبایی هم رابطه برقرار میکند. اما ملاک اصلی را که همان جانب حق است باید در همه جوانب تحقیقش موردنظر داشته باشد و آن رشته ای درونی بین انسان و خداوند است .
        

          آنجا که عقل قادر به ترکیب نباشد تحلیل بیدار میشود. راه حلهایی که برای مسایل از نوع ترکیبیاتی ارایه میشوند با شمارش،افراز،...درگیر میکنند ولی بیدارکردن قوه تحلیل و منحرف نشدن از اهداف طرح مساله در هدایت تلاش ما نقش خوبی میتواند داشته و مارا ازگذرگاه تحلیل به سلامت عبور دهد.
        

          اصولا کتاب با نگاه به سازمان اجرایی کار تولید نوشته شده و مخصوص حرفه ایها است تا متعلمان و هنرجویان و آن هم برای کارگاه‌های تولید آمریکا آدرس دهی شده است.کلا زیاد مفید نبود.
        

          نکات موجز و خوبی از فلسفه دارند مثلا مختصرا:

1-پوپر علم را ملازم انقلاب میداند،

2-از نظر کوهن مفهوم انقلاب خیلی عمیقتر از پوپر است،

3-فاصله از کانت تا هگل خالی نیست،....

هم مختصر گفته شده است و هم رسا است.