این مجموعه رو من چند وقتی بود داشتم ولی فرصت نشده بود بخونم. در دوران جنگ کتابی با حال و هوای تخیلی میخواستم و شروعش کردم. جلد اول همون روزها تمام شد و جلد دوم رو به تازگی خوندم.
البته به نظرم مخاطب اصلی نوجوانان هستن و خب من نوجوان نیستم!
هر چند که این مجموعه محبوبترین اثر کنت اوپل نیست اما داستان جذاب و گیرایی داره. البته من هنوز کتاب اصلی، اثر مری شلی، رو نخوندم که بتونم بگم نویسنده چقدر تونسته به هدفش، که زمینه سازی برای اثر اصلی بوده، برسه.
داستان در اواخر قرن ۱۸، در جمهوری ژنو و در قلعه موروثی خاندان فرانکشتاین روایت میشه که مکان شگفتانگیزی ه! شخصیتهای اصلی ویکتور و کنراد (که دوقلو و بزرگترین فرزندان خانواده هستن)، الیزابت (که فامیل دور آنهاست) و هنری (دوستشان) هستند. پدر و مادر دوقلوها افرادی محترم، سرشناس و صاحب مقام هستن که همون ابتدای داستان متوجه میشیم تفکر روشن فکرانهای دارند و خیلی برای آموزش و رشد بچهها تلاش میکنن.
داستان جلد اول از جایی شروع میشه که بچهها به طور اتفاقی ورودی یک راهپله مخفی رو پیدا میکنند که به یک کتابخانه میرسه (البته که فقط همین نیست و چیزهای هیجانانگیز بیشتری هم اونجاست که مسیر اصلی داستان رو در جلد دوم میسازه). در همین زمان، کانراد به طور ناگهانی بیمار میشه. وقتی، با وجود معاینهها و به کارگرفتن روشهای مختلف پزشکی، حال کنراد بهتر نمیشه، ویکتور حس میکنه که دانش پزشکی نمیتونه کمکی به برادرش بکنه و به یاد کتابهایی میوفته که در کتابخانه مخفی دیده و به همراه الیزابت و هنری تصمیم میگیرن تا خودشون کانراد رو نجات بدن.
همون طور که گفتم داستان کتاب بسیار جذابه اما من گاهی اوقات انتظار توضیح بیشتری رو در مورد یک اتفاق و یا کاراکتر داشتم و از این جهت، به نظرم کتاب میتونست شخصیتپردازی بهتری داشته باشه و بیشتر داستان رو گسترش بده.
در این داستان، شخصیتهای اصلی به معنای واقعی کلمه اصلی هستن، یعنی بقیه کاراکترها صرفا در ارتباط با آنها حضور دارن و نویسنده تقریبا به طور مستقل به اون ها نمیپردازه، مثلا ویلهلم فرانکنشتاین یا پدر و مخصوصا مادر ویکتور و کانراد.
در جلد اول با شخصیتی به نام پولیدوری آشنا میشیم که نقش تعیین کنندهای هم داره ولی در انتهای این جلد از خط داستانی کاملا جدا میشه؛ با این که شما انتظار دارین یه جایی بالاخره پیداش بشه!
جلد دوم در مقایسه با جلد اول از نظر من بسیار پرکششتر بود و حتی جاهایی واقعا ترسناک هم میشد! اما چون نمیخوام داستان جلد اول اسپویل بشه، بیشتر در موردش نمیگم:)
همون طور که گفتم شخصیتهای اصلی در دوره نوجوانی خودشون هستن و خواننده احساسات و رفتارهای این دوره رو در آنها میبینه: خشم، تلاش برای بینقص بودن، دوستی و فداکاری، حسادت، جاهطلبی و احساسات عاشقانه.
ماهیت داستان طوریه که نویسنده با همون پرداخت بیشتر شاید میتونست بار فلسفی بیشتری به داستان بده اما صریح و زیاد به این جنبه نپرداخته ولی همچنان میتونه سوالاتی رو در ذهن خواننده به وجود بياره.
و اما در مورد ترجمه و چاپ! ترجمه روان ه. با این که به نظر میرسه حذفیاتی وجود داره، روند داستان مختل نشده. چاپ کتابی که من خریدم مشکل داشت و خیلی جاها یه بخشی از کلمه و یا جمله کمرنگ بود یا کامل چاپ نشده بود...
در کل، کتابیه که اگر حال و هوای تخیلی و دلهرهآور دوست داشته باشین خوندنش لذت بخشه. اما توصیه میکنم به جای خریدن، از کتابخانه امانت بگیرید:)