بعد مدت ها بلاخره خوندمش.
داستان واقعا کشش زیادی برای من داشت، و خب ما عاشق کتاب هایی هستیم که راجب کتاب هستند. در طول سه روزی که کتاب رو مطالعه میکردم، دلم میخواست من هم توی هاولینگ بوکس کار کنم. صبح ها از فرانک کروسان و شیر قهوه بخرم. و کل مدت کتاب بخونم و کسی باشه که براش لای صفحه ۴۴ و ۴۵ نامه بگذارم. شاید همین کتاب رو برایِ نامه گذاشتن انتخاب میکردم . دوست داشتم یه وبلاگ داشتم و راجب کتابخونه و کتاب ها مینوشتم. و شب به صدایِ کتابخونه گوش میدادم. از دوست عزیزم که این کتاب رو بهم امانت داد ممنونم، لطفا بیا باهم در هاولینگ بوکس کار کنیم. و از اینجا دارم بهت میگم بین صفحات ۴۴ و ۴۵ رو چک کن.