انزجارآور بود!
حتی ارزش تورق هم نداره. به زور خودم رو مجبور کردم تمومش کنم.
      

        این کتاب مدل فکر کردن آدما رو  راجع به برنامه ریزی و زمان عوض میکنه. وقتی تو چند فصل اول ذهنمون رو آماده کرد و متقاعدمون کرد که کتاب رو ننداز کنار و بشین بخونش، کلی راهکار و ایده جالب میده که چطور یک کار رو از برناممون حذف کنیم و بهترش رو جایگزین کنیم!
من دوسش داشتم. اینم بگم کتاب های روانشناسی برای من خیلی جذابن:)
      

        در دوران نوجوانی شروع کردم به خوندنش. کلمات و جملات کتاب ساده اند ولی روایت پیچیده ای داره. توی اون سن و سال که خوندمش ته داستان نفهمیدم این دو باهم برادرند یا پدر و پسرند یا یک نفرند یا چه!
ولی به شدت جذاب بود.
      

        زنی گفت با ما از اندوه و شادی سخن بگو
و او پاسخ داد:
شادیِ شما همان اندوهِ بی‌نقاب شماست.
چاهی که خنده‌های شما از آن بر می‌آید، چه بسا با اشک‌های شما پر می‌شود.
      

        بارها و بارها خوندمش.خیلی دید جالبی داره و به شدت با زندگیِ زیسته‌ی ما ایرانی‌ها متفاوته. بنظرم یکبار که نه، بارها و بارها بخونیدش.
من تا الان چندین بار خوندمش و باز هم نکات کشف نشده داره برام. هربار یک برداشت متفاوت دارم و این خیلییی باحاله‌.
متن کم حجی داره. 
در کل که محشره
      

        این کتاب محشره. نکاتی که یک مشاور بهم میگفت دقیقا توی این کتاب نوشته شده. متن ساده و جذابی داره. با نیاز و خواسته های انسان مدرن سازگاره و خیلی به بهتر زندگی کردن من کمک کرد:)
پیشنهاد میکنم بار ها و بارها بخونیدش.