𝐏𝐞𝐫𝐜𝐢𝐯𝐚𝐥

تاریخ عضویت:

خرداد 1403

𝐏𝐞𝐫𝐜𝐢𝐯𝐚𝐥

@Amigh_571

44 دنبال شده

54 دنبال کننده

                ‌‹ بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست . .
در خود بطلب هرآنچه خواهی که تویی:)🩵 ›
-مولانا
              

یادداشت‌ها

        ی کتاب دیگه با تم آخرالزمانی از آقای شوسترمن.بنظرم از پس بیان نکته اصلی که اول ذهن و چشم مخاطب رو به روی شاید آینده نه چندان دور طبیعت و بشر باز کنه به خوبی براومده و وقتی که عمیقاً پا به صفحات کتاب بزاری متوجه حس اظطراب و تلاش برای بقا میشی.این که چطور تو شرایط خاص همه میتونن تبدیل به یک هیولای وحشتناک بشن و هیچ گونه حس ترحم و هم نوع دوستی نیز وجود نداشته باشه.اسم کتاب به خودی خود گویای همه چیز هست.خشکسالی و بی آبی که هرچند همه ازش مطلع هستند اما کسی آن را جدی نمیگیرد.امیدوارم حداقل این اثر روی مخاطب تاثیر خودش رو بزاره. سبک کتاب واسم جدید بود که از دید چندین و چند شخصیت بیان میشه و جالب بود.اما به شخصه به هیچ عنوان پایان کتاب رو نمیتونم قبول کنم.حس میکنم بر خلاف بقیه کتابای شوسترمن که هیچ ترسی برای از بین بردن شخصیت اصلی کتاب نداشت؛اینجا قصه فرق میکرد و در آخر تمام شخصیت های اصلی صحیح و سالم به مانند فیلم ها خوش و خندان در کنار هم قرار گرفتن.وقتی تو صفحات پایانی خبری از جکی نبود انتظار داشتم حداقل او قربانی شجاعتش شده باشد که خب فقط یک نیم خط کافی بود تا بفهمم او نیز سالم مانده.عمیقا حس میکنم تمام ماجراجویی ها و تلاش گروه رو پوچ جلوه داد به طوری که اگه دوهفته داخل خونه هاشون دوام می‌آورند خیلی شیک و مجلسی مشکل تمام می‌شد.اما هرچه که بود همچنان ارزش خواندن داره
      

19

        مجموعه ای چهار جلدی (سه جلد منتشر شده)
کتاب ترسناک نیست. نه ترسناکه، نه چندش، نه غم انگیز، هیچکدوم. چون خودم اولاش فک میکردم اینجوری باشه، گفتم بگم.

از نکات مثبت این کتاب همینقدر بسنده میکنم که داستان گیرا و نسبتا تازه تر نسبت به فانتزی های دیگه اش باعث شد در دوران پراسترس امتحانات توجهم رو جلب و منو متقاعد کرد که داستانش رو دنبال کنم
خلاصه کتاب رو که از پشت جلد هم میتونید بخونید پس خیلی وقتتان را نمی‌گیرم و باید بگویم داستان حول محور اتفاقاتی رخ میدهد که در مغز هیچ انسان این دوره نمی‌گنجد و تمامی قسمت های زندگی به کلی متفاوت شده است به طوری که انسان تقریبا دیگر دغدغه ای ندارد و به راز جاودانگی دست یافته است
این بخش کمی تفکرم را برانگیخت.
با خود فکر کردم آدم یک عالمه وقت دارد که به گردش و سیاحت بپردازد؛ همه ی دنیا را بگردد. همه ی کتاب های دنیا را بخواند. همه ی زبان ها را یاد بگیرد. نوه و نتیجه و ندیده هایش را ببیند. مجبور نیست مثل چی از صبح تا شب کار کند یا به مدرسه برود. بعد به این فکر کردم:« خب همه ی این کارها رو بکنم که چی بشود؟ که از زندگی نامحدود لذت ببرم. ولی وقتی سختی و ارزشی نباشه لذتی هم نیست.» یعنی وقتی نامیرایی هدفی را بی ارزش کرد، رسیدن به آن هم خیری ندارد. تازه شاید وقت شد همه ی این کارها را در صدسال اول انجام داد؛ صده های بعدی چه؟ (فرض کنین همه ی همه ی کتاب های دنیا رو خوندید، حالا ده سال ده سال باید منتظر بمونید که یه کتاب جدید چاپ بشه??)
پس با شخصیت های داستان همسو شدم

حرف از شخصیت های داستان شد چند خطی نیز راجع به آن ها نظر دارم :
شخصیت پردازی را به شخصه خیلی دوست داشتم. روئن و سیترا اولش شخصیت خمیری داشتند؛ بعد کم کم نویسنده آن ها را ورز داد و طی اتفاقات پرپیچ و خمی که برایشان افتاد، آن ها را مغز پخت کرد که این از نقاط قوت کتاب است. سیترا اصلا ضعیف نبود و روئن خفن ترین بود. داس فارادی شخصیت قابل احترام و شخصیت منفی ها، در خور یک شخصیت منفیِ درگیرکننده، روان پریش و توطئه گر بودند.

خلاصه که در بین کتاب های اخیر می‌تونه نمره مورد قبول رو کسب کنه
امیدوارم بخونین و لذت ببرین .
      

16

        این مجموعه رو به طور خیلی رندوم و به سلیقه کتاب فروش عزیز خریداری کردم.
و خب معتقدم به طرز عجیبی انتخاب خوبی بوده و از همین جا اعلام میکنم واقعا سلیقه خوبی داری دوست عزیزم.
این جلد تقریبا چیزی قابل پیشبینی نداشت.مرگ و بازگشت ها گاه غمناک و گاه شادی آور بود و از همه مهم تر طوری بود که غافلگیرت کنه.با سرنوشت تک تک شخصیت ها کتاب اوج میگیره.سرنوشت گدارد ؛تایلر ؛داس کوری و در آخر سیترا و روئن . . . !
حقیقتا هرچی بیشتر میخونم از این نویسنده بیشتر متوجه پیشرفت نویسنده میشم.از همین رو بنظرم این جلد از جلد اول قوی تر بود هرچند که بهتر بودن ابر تندر دلیلی بر بد بودن جلد اول نیست و داس مرگ هم در نوع خودش عالی بود.کلام رو خلاصه کنم کتاب شگفت انگیز بود.چیز جالب این جلد، این بود ک ابر تندر، وجهه شخصیتی به خودش گرفته بود و از من بپرسین، شاید حتی یکی از شیرین ترین شخصیتای کتاب بود. جوری که در تمام این کتاب شاهد همه چیز بود، و اخرش اونطور بخاطر روئن و سیترا دنیا رو بهم زد، واقعا به نظر من خیلی خیلی شیرین و پر احساس بود، برعکس این حقیقت ک اون فقط یه کامپیوتر و کُده و طبق تعریف قرار نیست احساسی درکار باشه.
پایان کتاب به نحوی برگ ریزون بود و خب شمارو مجاب می‌کنه سریعا جلد سوم رو شروع کنید.در آخر تشکر از نیل شوسترمن عزیز
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

4

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.