"نیلوفرهای آبی" سیاه
در حال خواندن
1
خواندهام
5
خواهم خواند
1
توضیحات
پیرزن پشت پنجر? برج آسیاب نشسته و همه جا را زیر نظر دارد. این آغاز داستانی شگفت انگیز است که از 13 تا 25 ماه مه 2010 در دهکد? ژیورنی از پیش چشم و خیال او می گذرد و آدم ها و ماجراها را در گذشته و حال به هم می رساند...سربازرس سرناک با صحن? قتلی شبیه یک تابلوی نقاشی رو به روست. یافتن کارت پستالِ «نیلوفرهای آبی»، اثر کلود مونه، در جیب مقتول، داستان را با کودکی یازده ساله و رؤیاهایش ربط می دهد و سربازرس را با تنها آموزگارِ تنها مدرس? دهکده، زنی با چشمانی به رنگ نیلوفرهای آبی، در سودای عشق و گریز آشنا می کند...
یادداشتها