معرفی کتاب زخم زار اثر شهره احدیت

در حال خواندن
0
خواندهام
1
خواهم خواند
1
توضیحات
زخم زار روایت همه ی آدم هاست در گشتن و گشتن و گشتن. از یک جمع دوستانه ی پنج نفره تنها یکی نمی تواند در صعودی زمستانی حاضر شود. او روز بعد مجبور می شود به جست وجوی دوستانی برود که روی یال کلاغ رو اسیر بهمن شده اند. آنچه بر او می گذرد و گذشته ای که بر این جمع گذشته است، روایتی ست بی وقفه که خواننده را اسیر تودرتویی های رازآمیزش می کند. «زخم زار» روایت همه ی آدم هاست در حدیث نامکرر گشتن و گشتن و گشتن…——————————————————————————————–سارا می خواست کمرش را مثل فرناز بچرخاند. می خواست لباس سفید بپوشد و هی مثل عروسک اسپانیولیِ خانه ی فرناز خودش را تکان بدهد. باید نوک پاشنه های کفشش را هی بکوبد به زمین و بچرخد. کمر فرناز نرم بود و ظریف، روی ابرها بود. بدن سارا خشک بود. می خواست گریه کند و داد بزند، بس کنید این صدای تومبا و نوحه را. به کدام سازتان برقصم؟ امیر باید چیزی بگوید به این مرغ مینای ذلیل مرده. سرم دارد منفجر می شود. چرا این قدر ساز می زنند؟ شما کدام گوری هستید؟
یادداشتها
6 روز پیش
کتاب روایت دختریه که با دوستاش به طور حرفهای کوهنوردی میکنه و وقتی در یک صعود، به دلایلی نمیتونه همراهیشون کنه، دوستاش توی بهمن گم میشن و حالا باید دنبالشون بگرده. مریم به کمک احضار جن و موکل در تلاشه که دوستهاش رو پیدا کنه و من نفهمیدم نویسنده در تلاش بود چی بگه؟! از خوندن به قول خودش روضه هر کدوم از شخصیتها لذت بردم، اما پایان کتاب رو دوست نداشتم.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.