کلیله و دمنه به روایت فارسی کنونی کلیله و دمنه به روایت فارسی کنونی محمدعلی یزدانی گزی 1.0 1 نفر | 1 یادداشت خواهم خواند نوشتن یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید. در حال خواندن 1 خواندهام 0 خواهم خواند 0 ناشر چاپ و نشر کنکاش شابک 9786001362231 تعداد صفحات 256 تاریخ انتشار 1394/11/24 توضیحات کتاب کلیله و دمنه به روایت فارسی کنونی، پدیدآور محمدعلی یزدانی گزی. یادداشتها محبوبترین جدید ترین زهرا عالی حسینی 1403/3/10 یکی از معتبرترین تصحیح های کلیه و دمنه تصحیح مجتبی مینوی است. تا جایی که من این نسخه ساده شده کلیله و دمنه را با تصحیح آقای مینوی مطابقت دادم ظاهراً این آقای یزدانی گزی هرجا جملهای را متوجه نشده ردش کرده رفته جمله بعد و یا به دلخواه خودش معنی کرده به طوری که کلاً مفهوم را تغییر داده. نثر ساده شده این کتاب را با نثر ساده شده توسط خانم فرخ از انتشارات ملینا هم مقایسه کردم. دومی خیلی بیشتر با متن مطابقت داشت. (البته انتشارات ملینا خودش هم چندان معتبر نیست. و اینکه این برگردان یک سرقت ادبی باشد یا نه را من نمیدانم و دربارهاش هم نظری نمیدهم. من فقط میگویم برگردان یزدانی گزی چرت و پرت است.) دو مقایسه: [مثلاً اینجا را در نظر بگیرید که این آقای یزدانی گزی جمله "و قویتر سببی ترکِ دنیا را مشارکتِ این مشتی دونِ عاجز است که بدان مغرور گشتهاند." را جاگذاشته و رفته جمله بعد. و بعد هم "رفیقان ناموافق" را "همراهان ناموفق" معنی کرده! درحالی که معنی درست تر همان "رفیقان نارفیق" خانم فرخ است. تصحیح مجتبی مینوی: و اگر در عاقبتِ کار و هجرتِ سوی گور فکرتِ شافی واجب داری حرص و شَرَوه این عالمِ فانی به سر آید. و قویتر سببی ترکِ دنیا را مشارکتِ این مشتی دونِ عاجز است که بدان مغرور گشتهاند. از این اندیشه ناصواب درگذر و همّت بر اکتسابِ ثواب مقصور گردان، که راه مخوف است و رفیقان ناموافق و رحلت نزدیک و هنگام حرکت نامعلوم. متن ساده شده توسط محمد علی یزدانی گزی: اگر به سرانجام کار رفتن به سوی گور را در نظر گیری و حرص و طمع این دنیای فانی را نداشته باشی و آمال و آرزوهای این دنیای را ترک نمایی بهتر است این فکر نادرست را از خود دور کنی و تلاش خود را برای کسب پاداش آن دنیایی به کار گیری که راه ترسناک است و همراهان ناموفق و رفتن نزدیک و حرکت نامعلوم. متن ساده شده توسط هستی فرخ: اگر به آخر عاقبت کار و زمان مرگ درست فکر کنی حرص و آز این دنیای فانی از سرت بیرون میرود و تمام میشود. و قوی ترین دلیل برای ترک دنیا مشارکت این یک مشت افراد حقیر ناتوان است که به آن مغرور شدهاند. از این فکر نادرست دست بردار و همتت را صرف به دست آوردن ثواب اخروی کن که راه ترسناک است و رفیقان نارفیق و زمان مرگ نزدیک و نامعلوم.] [یا اینجا را در نظر بگیرید که چطور با غلط معنی کردن از مفهوم عمیق و فلسفی این متن یک نتیجه پزشکی گرفته! تازه این جمله را هم رد کرده: "و باز اعمالِ خیر و ساختنِ توشه آخرت از علّتِ گناه از آنگونه شفا میدهد که معاودت صورت نبندد." تصحیح مجتبی مینوی: هیچ علاجی در وَهم نیامد که موجبِ صحّتِ اصلی تواند بود، و بدان از یک علّت مثلاً اَمنی کلّی حاصل تواند آمد، چنانکه طریقِ مراجعتِ آن مُنسَد مانَد. و چون مزاج این باشد به چه تأویل خردمندان بدان واثق توانند شد و آن را سببِ شفا شُمَرد؟ و باز اعمالِ خیر و ساختنِ توشه آخرت از علّتِ گناه از آنگونه شفا میدهد که معاودت صورت نبندد. و من به حکم این مقدّمات از علم طبّ تبرُّمی نمودم و همّت و نَهمَت به طلبِ دین مصروف گردانید. متن ساده شده توسط محمد علی یزدانی گزی: هیچ معالجهای برای هیچ بیماری در خیال نیامد که موجب سلامتی کلی باشد. و از آن بتوان به عنوان اصلی همگانی و فراگیر استفاده کرد. بلکه به این نتیجه رسیدم که چون طبع و مزاج انسانها با هم اختلاف دارد. لاجرم معالجه هر بیماری به طریقی مخصوص و خاص او باید انجام گیرد. و معالجه یکسان برای همه در یک بیماری وجود ندارد. و پزشک خردمند نمیتواند به یک نوع معالجه برای بیماریهای مشابه در افراد مختلف مطمئن باشد. به خاطر این مقدمات از دانش پزشکی بیزار شدم و از آن دوری کردم و همت و تلاش خود را در کسب دانش دین نهادم. متن ساده شده توسط هستی فرخ: هیچ علاج و درمانی به ذهنم نرسید که بتواند باعث صحت و سلامتی اصلی باشد و بتوان با آن از یک بیماری امنیتی کامل به دست آورد. به طوری که بیماری دوباره برنگردد و عود نکند و راه برگشت آن بیماری بسته شود. وقتی مزاج و طبع این باشد به چه توجیهی خردمندان میتوانند به آن اعتماد کنند و آن را دلیل شفابه حساب بیاورند؟!. اعمال خیر و توشه آخرت بیماری گناه را به گونهای شفا میدهد که برگشت آن بیماری قابل تصور نیست. من به مقتضای این مقدماتی که گفتم از علم پزشکی سیر شدم و منتهای همتم را صرف طلب دین نمودم.] 0 1