معرفی کتاب رساله ای درباره حکومت اثر جان لاک مترجم حمید عضدانلو

رساله ای درباره حکومت

رساله ای درباره حکومت

جان لاک و 3 نفر دیگر
4.5
4 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

6

خواهم خواند

11

ناشر
نشر نی
شابک
9789641852797
تعداد صفحات
282
تاریخ انتشار
1399/4/2

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        
حداکثر مرزهای قدرت قانون گذاران محدود به خیر و صلاح همگانی جامعه است. هدف نهایی چنین قدرتی چیزی جز مراقبت نیست، و از این رو، هرگز نمی تواند حقی برای نابودی، به اسارت درآوردن و یا، از روی طرح و نقشه، فقیر و تهی دست کردن رعایا داشته باشد. الزامات قانون طبیعت در جامعه متوقف نمی شود، بلکه تنها در بسیاری موارد به قوانین انسانی نزدیک و کیفرهای شناخته شده به آن اضافه می شود که مراقبت و نظارت بر آن قوانین را تقویت کند. از این رو، قانون طبیعت قانونی ابدی برای همه انسان ها، قانون گذاران و دیگران است. مقرراتی را که قانون گذاران برای اعمال و رفتار دیگران و خود وضع می کنند باید با قانون طبیعت، یعنی با خواست خداوند، هماهنگ باشد. از آن جا که این قانون حکم یک بیانیه را دارد و بنیان و اساس قانون طبیعت حفظ و مراقبت از نوع بشر است، هر حکم انسانی که علیه آن باشد نمی تواند خوب یا ارزشمند به شمار آید.

      

لیست‌های مرتبط به رساله ای درباره حکومت

یادداشت‌ها

رام‌‌کردن
          رام‌‌کردن حیوان سرکش

یکی از انگیزه‌های تغییر در اتمسفر سیاسی تمامی جوامع امید است؛ امید به وضعیتی بهتر از امروز و دیروز. فرض کنید به شما بگویند که وضعیت اسفبار کشورتان دیگر تغییری نخواهد کرد و بناست یک فلاکت ابدی را تجربه کنید. پاسخ شما چه خواهد بود؟ می‌توان حدس زد که جان لاک بعد از مواجهه با لویاتان هابز با هجوم چنین افکار یأس‌آوری مواجه شد. آنچه لاک را بیش از همه به نوشتن این رساله برانگیخت، بی‌دفاعی شهروندانی بود که در معاوضه‌ای نابرابر و با واگذاری آزادی‌های بنیادین خود به جباری بی‌رحم، تنها از شر مرگ خشونت‌بار خلاص شدند اما تا ابد حقِّ انکارِ حاکمیت از آنان سلب شده‌بود. لاک با فراست دریافت که خود حکومت نیز می‌تواند، تحت شرایطی، به تهدیدی برای صلح و امنیّت شهروندان بدل شود؛ تهدیدی که به استقرارِ وضعیتی به‌مراتب دهشتناک‌تر و غیرقابل‌تحمّل‌تر از وضع طبیعیِ هابزی منجر خواهد شد؛ زیرا قدرتی که در شخصِ لویاتان مجتمع شده بود، زرادخانه‌ای را می‌ساخت که نیروی مقاومت شهروند در برابرش چونان تاب‌آوریِ شمعی در برابر طوفان بود. این نیروی متمرکز استعداد خارق‌العاده‌ای برای سوءاستفاده در اختیار حاکم جبّار قرار می‌داد، مگر اینکه بتوان این قادرِ مطلقِ درنده‌خو را با زنجیری از جنس قوانین و حقوق به بند کشید. لاک بنیان‌های نظری هابز را پذیرفت اما ساختمان حکومت مدّنظر خود را با مصالح دیگری بنا کرد. مصالحی که آن خانه را به محیطی امن‌تر و آزادتر برای ساکنان بدل می‌ساخت. او در تمهیدی رادیکال، حقِّ شورش و به‌زیرکشیدن حاکم را به رسمیت شناخت و تأکید کرد که یوغ نهایی بر گُرده‌ی حکومت، مرجعیت و تواناییِ مردمان در مقاومت و طغیان علیه حکّام، به‌هنگام مشاهده‌ی تخطی از قانون و ارتکاب سبعیت است و این حقِّ اتباع را در مسیر استقرار جامعه‌ای سالم و به‌سامان، حیاتی می‌دانست. روحِ به‌ویژه رساله‌ی دوم درباره‌ی حکومت را باید در رام‌کردن و تربیت خوی حیوانی حاکم هابزی دید، و چه چیزی برای میل سیری‌ناپذیر یک جبار خو‌نخوار، خطرناک‌تر از طنابی‌ست که به‌جای گردن شهروند، بر دست‌وپای خودِ او محکم می‌شود؟
        

0

          «فرزندان آدم، در لحظه‌ی تولد، تحت سلطه‌ی قانون عقل نبودند، بنابراین در آن لحظه آزاد نیز نبودند. زیرا قانون، به‌ معنی واقعی‌اش، بیش از آن‌که محدودکننده باشد راهنمای افراد آزاد و هوشمند برای رسیدن به خواسته‌های شایسته و مناسب‌شان و تعیین‌کننده‌ی خیر و سعادت کسانی است که تابع آنند… فرجام قانون نه منسوخ یا محدود کردن آزادی بلکه حفظ و توسعه‌ی آن است. پس در همه‌ی مراحل هستی که امکان وجود قانون هست، اگر قانون نباشد آزادی هم نیست. آزادی یعنی رهایی از محدودیت و تجاوز دیگران و این رهایی در جایی که قانون نیست نمی‌تواند وجود داشته باشد.» 


درست است که ماکیاولی و هابر هم از همین ضرورت حاکمیت قانون زیاد سخت گفته‌اند، اما آن‌چه لاک را ویژه می‌کند لطف بیشتر کلامش است. جان لاک انسانی است زیادی انسانی گویی. امیدوار است و به دنبال صلح و آزادی. برای همین گاه حتی اگر صددرصد هم با او موافق نباشی، همچنان دلت می‌خواهد به صحبتش گوش دهی. جان لاک پدر تجربه‌گرایی است و به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم در وقوع انقلاب آرام در انگلستان و انقلاب کبیر فرانسه و شکل‌گیری جریان روشن‌گری نقش پررنگی داشته است. برای همین به‌نظرم آشنایی با او برای هرکسی که به فلسفه و تاریخ و مسائل اجتماعی و سیاسی علاقه‌مند است ضرورت دارد چون تأثیر او بر اروپا تأثیر چندبعدی است. این کتاب به‌طور خاص درباره‌ی نظراتی است که در باب چگونگی شکل‌گیری تنواره‌های سیاسی دارد. جان لاک نیز همچون هابز از وصف وضعیت طبیعی شروع می‌کند و البته این کار را با درنظر داشتن اصول فلسفی‌اش که ریشه در یک تجربه‌گرایی سفت و سخت دارد آغاز می‌کند. سپس به عواملی که نیاز انسان به داشتن جامعه را تقویت می‌کند می‌پردازد و پس از آن شکل ایده‌آل حکومت، چگونگی تقسیم‌بندی قوا در آن (که یکی از جالب‌ترین مباحث کتاب بود به‌نظرم) و نظراتی که درباره‌ی آزادی، جباریت، حق مالکیت و حتی مسائلی همچون حقی که والد بر فرزند خود دارد که می‌توان آن را با حق حاکم بر شهروندان مقایسه کرد صحبت می‌کند. اما مهم‌ترین قسمت نظریه‌ی سیاسی لاک به‌نظر من دادن حق مشروط به حاکم است و تأکیدی که بر نقش مردم می‌کند؛ در نهایت همه‌چیز قراردادی است بین حاکم و مردم و مردم این حق را دارند تا در صورتی‌‌که حاکم از مفاد قراردادشان تخططی کرد قدرت را از او بگیرند.
        

0