ادبیات و تاریخ نگاری آن

ادبیات و تاریخ نگاری آن

ادبیات و تاریخ نگاری آن

طه حسین و 1 نفر دیگر
4.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

0

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

در این کتاب چگونگی تدوین تاریخ ادبیات در زبان عربی از نگاه «طه حسین» ادیب معروف مصری بررسی می شود. در این مطالعه با تاکید بر شناخت روش های جدید پژوهش علمی و نیز تعمق در نقد ادبی و شناخت متون صحیح و جنبه های زبانی و بلاغی آن ها به تطابق ادبیات عرب با ادب پارسی پرداخته می شود. هدف از این تحریر یافتن روش های مناسب در تدریس و تدوین تاریخ ادبیات است.

یادداشت‌های مرتبط به ادبیات و تاریخ نگاری آن

            ادبیات و تاریخ‌نگاری آن ترجمه‌‌ای است از مقدمهٔ طه حسین بر کتاب بسیار مناقشه‌برانگیزش؛ فی الأدب الجاهلي. او در این مقدمه به تفصیل از معنای کلمهٔ «ادب» سخن می‌گوید، روش‌های مرسوم تاریخ‌نگاری و تحقیق ادبی را ـــ‌در مصر دههٔ ۲۰ میلادی‌ـــ برمی‌رسد و روش مختار خود را تبیین می‌کند. این مقدمه را پیش‌تر نشر فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتشر کرده بود و دو سال پیش انتشارات هرمس تجدیدچاپش کرد. فرهنگستان مثل اینکه طرحی داشت برای تألیف اثری در تاریخ ادبیات فارسی و این ترجمه یکی از کارهای مقدماتی آن طرح بود. کارهای دیگری هم برای مقدمات آن طرح منتشر شد مثل تاریخ ادبیات‌نگاری در آلمان نوشتهٔ سعید رضوانی. این‌طور که پیداست آن طرح همچون بسیاری طرح‌ها و نقشه‌های دیگر ناتمام رها شده است.

در زیر نکاتی از ادبیات و تاریخ‌نگاری آن به شکل بسیار موجز و تلگرافی می‌آید.
دو مکتب اصیل تحقیق در مصر آن موقع (۱۹۲۷):
سنتی‌ها: فهم متن، لغت، صرف و نحو
اروپاییان: تتبع، پژوهش انتقادی، [روش]
روش رایج: ترکیب ناسازگار و سطحی این دو. اجبار اساتید قدیم به تدریس به شیوهٔ اروپاییان و بحران از اینجا مانده-از آنجا رانده ...

ادب (به تعریفی بسیار کهن): برگرفتن پاره‌ای از هر چیز.

پژوهشگر امروز نیز باید فرهیخته باشد و از هر چیز اندکی بداند. (دست کم در حد داشتن تصوری کلی از حوزه‌های مختلف و توانایی استفاده از آثار پژوهشگران آن حوزه) با احراز فرهنگی متقن و مستحکم، به جنبه‌ای خاص از ادبیات پرداخته و عمر خود را در آن سپری کند.

ادب (به تعریف خود طه حسین بعد از برشمردن اقوال مختلف): آن مایه از شعر و نثر که نغز سنجیده و نقل می‌شد. سخن مأثور و تفسیر آن و نشان دادن جنبه‌های زیبایی در آن.

ادبیات:
انشایی: هنر، خلاقه، اثر ادبی
توصیفی: پژوهش، تحلیل اثر ادبی
(آوردن تحقیقات ادبی ذیل ادبیات برای رهایی از مصائب علم دانستن پژوهش ادبی است. در ادامه تکمیل می‌کند.)

معیارهای رایج تاریخ ادبیات‌نویسی:
۱. سیاسی: بر اساس ادوار سیاسی
نقد: ادبیات لزوماً تابع سیاست نیست. سطحی است. تأثیر و تأثر شاعران را نشان نمی‌دهد.
۲. علمی: تشبه به علوم دقیقه
نقد: عملاً ناممکن است. عامه را دور می‌کند و ادبیات را برای متخصصان منحصر می‌سازد. چه فایده‌ای دارد؟
۳. ادبی: ترکیب علم و ذوق. بر پایه‌ی تحقیقات خشک علمی با نکته‌سنجی‌های ذوقی.
پیش از تدوین تاریخ ادبیات محتاج کارهای جزئی بسیاریم. کارهای خشک علمی در: تصحیح متون، تحقیقات لغوی، تهیه فرهنگ‌های مختلف، تحقیقات تاریخی، بررسی زندگی شاعران ... تاریخ ادبیات باید خلاصه‌ای از همهٔ این‌ها به دست دهد و این‌ها را با ذوق‌ورزی و نقد بیامیزد. ساختن تصویری کلی بدون در دست داشتن تحقیقات جزئی ناممکن است.