خوراک و تاریخ

خوراک و تاریخ

خوراک و تاریخ

تام استندیج و 1 نفر دیگر
3.6
4 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

5

خواهم خواند

5

ناشر
چشمه
شابک
9786002292032
تعداد صفحات
232
تاریخ انتشار
1398/11/1

توضیحات

        خوارک و آب، پایه و مایه زیست همه جانداران است. انسان هوموساپی ینس، همه تاریخ دویست هزار ساله اش را گرد آورنده ی خوراک و شکارگر بود تا اینکه از حدود ده هزار سال پیش، ناآگاهانه، تولید کننده ی خوراک، یعنی کشاورز شد. پیامد کشاورزی یک جانشینی و پیدایش شهر و ساختارهای حکومتی و ده هزار ساله ی بشر را رقم زده و سبب پیدایش و فروریزش امپراتوریها شده است. تام ستندیج به شیوه ای داستان گونه روایتی خواندنی و دلنشین از این کشاکش بشر برای زیست و ماندگاری اش به دست می دهد.
      

یادداشت‌ها

          از زمانی که کتاب «انسان خردمند» یووال نوح هراری را خواندم، بخشی از کتاب شامل انقلاب کشاورزی و اهلی کردن غلات می‌شد؛ بر خلاف ذهنیت قبلی‌ام به انقلاب کشاورزی حمله و انتقادی می‌دیدم که سردرگمی عجیبی ایجاد می‌کرد و باعث شد به موضوع کشاورزی و ایجاد تمدن و تاثیر خوراک بر تاریخ بیشتر توجه کنم. 
«خوراک و تاریخ» تام ستندیج اثر دیگری از نویسنده «جهان در شش لیوان» است که پادکست بی پلاس خلاصه ای از آن را منتشر کرده است.
کتاب از نحوه زندگی انسان های نخستین که به صورت شکارچی-گردآورنده بودند تا نخستین خوراک های شالوده تمدن ساز یعنی غلات(برنج، ذرت، گندم) که باعث انقلاب کشاورزی و یک‌جانشینی و در نتیجه ایجاد اولین تمدن های انسانی گشت، آغاز میکند. سپس به تاثیر خوراک در ایجاد اتوریته و اقتدار و اثرگذاری بر روی اساطیر توضیح مختری می‌دهد و به دوران جذاب میانه تاریخ می‌آید؛ دورانی که قلب اقتصاد و تجارت در اقیانوس هند است و مارکوپولو و جاده های ادویه و ابریشم شرق و غرب را به هم پیوند می‌دهند و تاثیرات اساسی و حیاتی بر روی رفتارها و تصمیمات سیاسی به دلیل موقعیت ژئوپولتیکی هر کشور می‌گذارد.
می‌بینیم که بعد از فتوحات اعراب و اتحاد سرزمین های گسترده باعث پیدایی «پرده‌ی اسلامی» برای اروپاییان شد تا هزینه‌ی بیشتری برای دسترسی به محصولات اعجاب انگیز هندوستان و آسیای شرقی یعنی ادویه، بدهند؛و همین دور زدن پرده زمینه ساز تلاش اروپاییان برای ایجاد راه های ارتباطی جدید و ارزان تر گشت و همچنین شیوع طاعون مرگبار در قرن چهاردهم...
از این‌ها گذشته نویسنده در فصل های بعدی به تبیین تاثیر خوراک در ایجاد «عصر اکتشافات جغرافیایی» و شروع استعمارات کشورهای اسپانیا، پرتغال، هلند و بریتانیا می‌پردازد و کریستف کلمبوسی که هیچوقت پس از کشف قاره امریکا به دستیابی هند از طریق مسیر غربی کوتاه نیامد و اصرار می‌ورزید که به سرزمین ادویه دست یافته است.
کشف قاره آمریکا و واردات ذرت و کشت نیشکر در آمریکا و استعمار از آن در قرن های هفدهم و هجدهم باعث گشت جمعیت جهان به صورت باورنکردنی چندین برابر بشود و قحطی و گرسنگی در نگاه اندیشمندان ترسیم شود اما انقلاب صنعتی انقلابی بود که هیچکس در ذهنش تصور نمی‌کرد.
در دو فصل نهایی نیز به دوران قرن بیستم و عصر حاضر می‌پردازد که اشاراتی به قحطی های وحشتناک شوروی و چین، و همچنین جنگ سرد آمریکا و شوروی دارد که زمین بازی‌شان و قدرت نمایی‌شان در برلین غربی توسط خوراک انجام می‌گرفت
و عصر حاضری که به مسائل زیست محیطی و کمبود غذا برای انسان های بر روی کره زمین و جمعیت شناسی اشاره دارد.
        

1

          ببینید تحولات اجتماعی بشری به حدی پیچیده‌اند که تقریبا نمیشه از یه علت کلی و مطلق براشون صحبت کرد. برای همینه که مثلا تو قضیه انقلابات هر موقع اندیشمندان می‌خوان یه انقلابی رو تئوریزه کنن باز میبینن که یکسری علت‌ها هستن که جا موندن و اینا نتونستن تو تئوریشون بیارن که اگه اونا را دخیل کنن کل تئوری از هم میپاچه. مثلا هنوز که هنوزه نشده یه تئوری واحدی که همه جوانب رو در بر بگیره برای علت و شکل‌گیری انقلاب اسلامی ارائه بدن. اگه دوست دارید میتونید برید بررسی کنید.

حالا وقتی نمیشه یه انقلاب رو تو یه تئوری واحد گنجوند پس چه جوری میشه تاریخ تمام تحولات بشری رو براش یه علت واحد در نظر گرفت؟! نویسنده تو این کتاب میخواد بگه که تنها و تنها خوراک مسئول همه چیزه، از تغییر نوع اجتماعات انسانی از اول خلقت بگیر تا فروپاشی شوروی و مسائل متأخرتر. نویسنده به شدت تو نظریش دگمه و فقط واقعیت‌هایی که در خدمت تأیید نظریش هست رو تو کتاب میاره که خب طبعا باعث بی‌اعتبار‌تر شدن نظریش می‌کنه. تو چند فصل آخر نه تنها رو نظریه خودش دگمه، بلکه حتی رو پیش‌فرض‌های لیبرالیش هم دگمه و همون خزعبلات راست‌ها رو درباره کشورهای کمونیست تکرار می‌کنه.

در بهترین حالت میتونم بگم که یکسری اطلاعات جالب به آدم میده ( مثل بخش ادویه و کالمب ) ولی اگه بخواید اعتبارش رو در نظر بگیرید می‌ره تو ردیف همون انسان خردمند و اینا.
        

6