معرفی کتاب رو در رو اثر کریستوفر دی لی مترجم مریم سربندی فراهانی

رو در رو

رو در رو

کریستوفر دی لی و 2 نفر دیگر
4.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

5

شابک
9786227089493
تعداد صفحات
264
تاریخ انتشار
1404/6/10

توضیحات

        کتاب با تأکید بر این واقعیت آغاز می‌شود که روش‌های سنتی ارزیابی عملکرد، گرچه به‌طور گسترده استفاده می‌شوند، اما یک ایراد دارند: همه از آن‌ها متنفرند و اثبات شده که ناکارآمد هستند! کریستوفر دی.لی استدلال می‌کند در دنیای مدرن کار، جایی که تعداد کارکنان نسل زد در حال افزایش بوده، محیط‌های کاری از راه دور و پویا حاکم شده و سرعت تغییرات هم بالاست، سیستم‌های قدیمی ارزیابی عملکرد، منجر به ترک شغل کارکنان می‌شود. نویسنده پیشنهاد می‌کند که به جای انتظار برای یک بررسی سالانه یا حتی شش‌ماهه، مدیران از رویکرد «گفت‌وگوهای عملکردمحور» استفاده کنند که شامل جلسات کوتاه، منظم و ساخت‌یافته است. این جلسات حدود ۳۰ دقیقه طول می‌کشند و بین ۶ تا ۱۲ بار در سال برگزار می‌شوند، آن‌هم با تمرکز بر مربیگری به جای ارزیابی. 

دکتر دی.لی بر این باور است که روش گفت‌و‌گوهای عملکرد محور، سیستمی برای بهبود عملکرد بوده و هدف آن، توانمندسازی افراد برای شکوفا کردن تمام قابلیت‌هایشان در محل کار است. او مبنای این روش را نوعی مدل مربیگری می‌داند که در آن، مدیر یا مربی، راهنمایی، پشتیبانی، رهنمود و تشویق‌های لازم را فراهم می‌کند تا کارمند یا مجری بتواند مسئولیت کارش را برعهده بگیرد و بی‌کم‌و‌کاست آن‌را انجام دهد.

در حقیقت در این روش، مدیر تلاش می‌کند با طرح سوالات کیفی، کارمند را تشویق کند که به کارش بیندیشد و خود، برای ارتقا و بهبود عملکردش دست به اقدامات مناسب بزند.

نویسنده با این استدلال که ورزشکاران برتر سال‌های سال از همراهی یک مربی توانمند سود می‌برند تا به جایگاه‌هایی مثل مسابقات المپیک برسند، عنوان می‌کند که چرا انتظار داریم کارکنان بدون مربی عالی – یعنی مدیرشان – سر کار بروند و عملکردی عالی هم داشته باشند؟ او تاکید می‌کند که عملکرد عالی از مشارکت عالی حاصل می‌شود: «مشارکت و همکاری تمام و کمال بین کارمند با یک مدیر و مربی عالی». او به درستی این رابطه را نیازمند «توجه به تمامیِ ابعاد شخصیتی» کارمند یا مجری می‌داند و می‌گوید: مربی خوب، هم آموزش می‌دهد، هم هدایتگری و پشتیبانی می‌کند و هم تشویق. آن‌ها به خودِ شخص هم توجه می‌کنند و به او روحیه می‌دهند چون می‌دانند مهم‌ترین رقیب ما، خودمان هستیم. به اعتقاد دی.لی، مدیران و مربیان هوشمند می‌دانند که مراقبت‌کردن از مجریان، بهترین روش برای مراقبت کردن از کار است. آن‌ها می‌دانند که کارکنان وقتی حس بهتری به کارشان پیدا می‌کنند که بدانند وقت، زحمات و کارشان اهمیت دارد و قدر دانسته می‌شود. دراین‌صورت می‌توانند هر روز بهترین ابعاد وجودشان را در کار بروز دهند.
      

یادداشت‌ها

سعید رهنما

سعید رهنما

1404/6/29 - 10:48

          باید بگم به نظرم این کتاب فقط کاربرد مدیریتی نداره! در واقع، یه چیزی مثل منشور اخلاقی برای رهبران، مدیران ارشد و مدیران محصول هست. نویسنده به ما یاد می‌ده که چطور می‌تونیم از یه فرهنگ سازمانی که در اون همه از حقیقت فرار می‌کنند به یه فضای امن برای گفتگوی صریح و مسئولیت‌پذیری برسیم. 
بخش هایی مثل - ما حقیقت را می‌گوییم - یا  - ما مشکلات را پنهان نمی‌کنیم - فقط جملات ساده‌ای نیستند، بلکه ستون‌هایی هستند که یه سازمان سالم بر روی اون‌ها باید بنا بشه و واقعا جذاب میگه. البته بخش‌های مربوط به فرهنگ سازمانی ایده‌ال و ... با اینکه باحاله ولی اصلا تو کشور ما کاربرد نداره!(یعنی ما اون قدر عقب تریم که به کارمون نمیاد)
یه چیز دیگه که شاید ما باهاش ارتباط نگیریم و خیلی رُک میگه اینه که (بزرگترین قدرت یک رهبر نه در کنترل، بلکه در توانایی اون برای پذیرش حقیقت و ایجاد فضایی برای رشد از طریق اون هست) که موارد جذابی رو باز میکنه و واقعا بدرد بخور هستن...
و در آخر داشتم فکر می کردم کاش با دید یک پدر یا پدربزرگ یا بزرگ فامیل هم بشه خوندش و نکات مهمه داره، حالا لازم نیست نگاهتون همش بیزینسی باشه ...
        

11