آنچه سینما هست!: جستجوی بازن و بار سنگین آن

آنچه سینما هست!: جستجوی بازن و بار سنگین آن

آنچه سینما هست!: جستجوی بازن و بار سنگین آن

دادلی اندرو و 2 نفر دیگر
0.0 1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

3

ناشر
بیدگل
شابک
9786005193688
تعداد صفحات
208
تاریخ انتشار
1399/3/24

توضیحات

        اندرو در این کتاب (که در سال 2010 چاپ شده است) با طرح مجدد و روزآمد پروژه ی آندره بازن- نظریه پرداز بزرگ فرانسوی- در مورد سینما، سعی دارد از پی تحولات برآمده از «رسانه های نو» و تصویرپردازی دیجیتال، بار دیگر به پرسش از امکانات و معنای سینما در هزاره ی جدید بپردازد. او در این کار تلاش دارد نظریه «رئالیستی» بازن را از دام تنگ نظری ها و ذات گرایی منسوب به آن نجات دهد و روایتی انعطاف پذیر از آن ارائه دهد که قابلیت هم سخنی با تحولات جدید سینما را دارد، اما در عین حال امکان موضع گیری در قبال رویکردهایی را به ما می بخشد که، همسو با تحولات اخیر، گاه پیوند سینما و امر واقعی را از اساس نادیده می گیرند و آن را در تصویرپردازی دستکاری شده و نوعی «انیمیشن واقع نما» تحلیل می برند. اندرو بحث خود را نه به صورت انتزاعی، بلکه با رجوع به فیلمهای برجسته تاریخ سینما، به ویژه سینمای فرانسه، و مباحث شکل گرفته پیرامون آنها(از جمله در دوره های مختلف نشریه کایه دو سینما) پیش می برد، و در این میان کانون تمرکز خود را دو فیلم قرار می دهد که رابطه ای معنادار میان آنها قائل می شود: چهارصد ضربه، اثر فرانسوا تروفو، و سرگذشت شگفت انگیز املی پولن، اثر ژان پیر ژونه.
قرائت این کتاب برای تمامی کسانی که به تحولات تاریخ و نظریه سینما، تحولات اخیر در حوزه تکنولوژی دیجیتال و تاثیر آنها بر ماهیت سینما، و آندره بازن و نگره رئالیستی علاقمندند می تواند بسیار روشنگر باشد.
دادلی اندرو (متولد 1945) یکی از نظریه پردازان و پژوهشگران بزرگ سینما و استاد دانشگاه پیل است که کتابهای متعددی در مورد آندره بازن، سینمای فرانسه، و نظریه فیلم دارد.
      

یادداشت‌ها

چیست سینما
          چیست سینما؟

«آنچه سینما هستِ» دادلی اندرو [What Cinema is! در مقابل What is Cinema؟ آندره بازن] کوششی‌ست در جهت اعاده‌ی حیثیت از نظریه‌ی رئالیستی آندره بازن در مواجهه با هزاره‌ی جدید سینما. اندرو در این کتاب این هدف را با دستاویز قرار دادن آرای خود بازن و تطبیق آن‌ها با امکانات و ماهیت جدید سینما دنبال می‌کند. کتاب او طوری فصل‌بندی شده که نویسنده را مجاب می‌کند قدم به قدم ایده‌های رئالیستی بازن در مورد غایت سینما را، آن هم مشخصاً با کنار هم گذاشتنِ مراحل تولید یک فیلم، بازخوانی کند. اما همانطوری که اندرو (البته از زبان سرژ دنی) نیز بدان اشاره می‌کند اصل موضوعه‌ی همیشگی بازن در خواندن سینما، مناسبت بنیادین آن است با سینما. اصلی که البته هرگز بنای این را ندارد که امر واقع را همان گونه که هست بازنمایی کند. در هر صورت این انگاره‌ کانون اصلی بحث بر سر سینمای مطلوب میراث‌داران بازن در مجله‌ی «کایه دو سینما» نیز محسوب می‌شد. چنان که آن‌ها این انگاره را در دهه‌های متمادی و در مقابله با سینمایی که بیش از اندازه متمایل به «تصویرسازی» بود پرورش دادند؛ یعنی سینمایی که در دهه‌ی هشتاد از سوی نویسندگان کایه به «سینمای جلوه» معروف شده بود. آنچنان که سرژ دنی فیلم‌های شهیر این قسم سینما را «شکلی از عرضه‌داشت خودپسندانه‌ی چشم‌اندازها و اشیای قابل شناسایی (کالاهایی که فیلم نمایش می‌دهد و در واقع خود به یکی از آن‌ها بدل می‌شود)» می‌خواند. و این به‌واقع در تضاد با سینمایی بود که باید از غیاب زاینده‌ی درون کانون تصویر برای جستجو در واقعیت بهره گیرد. اما، در نهایت مسئله یک چیز است: اینکه آیا می‌توان همچنان بازن را صاحب تئوری‌هایی زنده برای درک سینمای پیچیده‌ی امروز [چه از منظر روایت و چه از منظر مواجهه‌ی آن با مفهوم واقعیت] قلمداد کرد یا نه؟ اندرو با آنچه سینما هست می‌گوید: احتمالاً بله! بازن همچنان زنده است اما نه صرفاً به‌واسطه‌ی آنچه پیشتر نوشته است، بلکه به‌دلیل مفصل‌هایی که دیگران از جمله خود اندرو در متون او جاسازی کرده‌اند.
        

0