اگر نمی‌دانستید، بدانید که قصه سفرهای سندباد از قصه‌های هزار و یک شب است. داستانی پرماجرا که گوشه‌هایی از آن را در انیمیشن سفرهای سندباد دیده‌ایم. قالب داستان بسیار جذاب است و کتاب را خواندنی کرده. سفرهایی طولانی که فقط هفتمین آن به اذعان خود سندباد بحری بیست و دو سال طول کشیده، اگر همه را با هم جمع کنیم جناب سندباد عمری حداقل صد و پنجاه ساله دارد. این اغراق را بگذاریم کنار خطرهای عجیب و غریبی که هر سفر داشته و اتفاقات ترسناکی که برایش افتاده و خودش هر بار توبه می‌کرده که خدایا غلط کردم ناز و نعمت را قدر ندانستم و کارم به اینجا کشید... اواخر کتاب لبخند بر لب می‌آوریم که عجب داستان غریب و باورنکردنی. 
نکته عجیب داستان  قساوت قلب سندباد در هنگام مواجهه با خطر بود که به راحتی با زدن استخوان بر سر افراد بی‌گناه آن‌ها را می‌کشت تا خود زنده بماند. نمی‌دانم اگر در انیمیشن این قسمت‌ها به تصویر کشیده شده بود، شدت مخاطرات و حوادث هم‌چنان سندباد را جزو شخصیت‌های محبوب قصه‌های کودکی‌ام باقی می‌گذاشت؟!