معرفی کتاب خروج ممنوع: نمایشنامه ای در یک پرده اثر ژان پل سارتر مترجم بهرنگ اسماعیلیون

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
0
خواندهام
2
خواهم خواند
2
توضیحات
دارم بهش نگاه می کنم و می فهمم که توُ جهنمم. من بهتون میگم. همه چیز از قبل برنامه ریزی شده. اونا می دونستن که من جلو این طاقچه می ایستم، وقتی دستام روی مجسمه س و همه? این چشم ها دارن من رو نگاه می کنن. این چشم ها دارن من رو می بلعن... هاه! فقط شما دو تا اینجایین؟ من فکر می کردم آدم های بیشتری اینجا باشن؛ بیشتر از شما دو تا. پس جهنم اینه! من هیچ وقت فکر نمی کردم... کباب شدن روی سیخ رو یادتون میاد؛ سرب داغ و گوگرد؟ عجب جوکی! مثل اینکه اونام همین رو می خوان! جهنم، راستی راستی یعنی بقیه? آدما.
لیستهای مرتبط به خروج ممنوع: نمایشنامه ای در یک پرده
1404/2/9
یادداشتها