از کتاب های صندوقچه خانه پدری
داستان مرغی است که زورگویی و دروغگویی خروس را تاب نمیاره و در عین حال حقیقت رو هم نمیتونه اشکار کنه، پس توسط خروس از جمع بیرون رانده میشه. در سفرش از ماجرای مشابهی که برای قورباغه ها در مواجهه با تمساح زورگو پیش آمده بود و راهکارشون میفهمه که میشه در مقابل زور ایستاد و اون رو شکست داد. سفرش رو ادامه میده و با سوغاتی خودش از این سفر نفشه ای میریزه و برمیگرده از خروس عذرخواهی میکنه تا بتونه درنهایت نقشه اش رو اجرا کنه. در اخر هم حقیقت رو فاش و زورگو رو رسوا می کنه.
کتاب خوبی بود، مخصوصا برای بچه هایی که مدام انتظار دارن یکی دیگه (مثلا مامان) بیاد وسیله و حقشون رو بگیره و خودشون رو ناتوان میدونن. تلاش، ناامید نشدن، استفاده از مشورت دیگران و در کنار همه این ها فکر کردن به وضعیت خودش و حرف زور دیگران و هم درباره پیدا کردن راهکار برای برون رفت از مشکل  رو  منتقل میکنه
        

          کتاب خوبی بود فقط ای کاش دو جمله آخر را نداشت. پیام داستان با خودش همراه است. نیازی نیست نتیجه گیری و پیام رسانی مستقیم باشد.