معرفی کتاب دختر گمشده اثر النا فرانته مترجم ابوالحسن حاتمی

دختر گمشده

دختر گمشده

النا فرانته و 2 نفر دیگر
3.9
6 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

9

خواهم خواند

9

شابک
9786007131121
تعداد صفحات
176
تاریخ انتشار
1398/11/23

توضیحات

        «دختر من تقریبا بیست سال پیش و درست روز یکشنبه ای در ماه اوت گم شد.من چیزی نمی دیدم چون اضطراب آدم را کور میکند.در این جور مواقع غریبه ها بیشتر به درد می خورند.»لذا قهرمان داستان،استاد دانشگاه است و مدت ها پیش از شوهرش جدا شده است.مهاجرت دخترهایش به کانادا،برای پیوستن به پدرشان،زندگی او را دچار فراز و نشیب هایی می کند که انتظارشان را نداشته است.النا فرانته نام مستعاری است که نویسنده این کتاب برای خود انتخاب کرده و با تمام حدس و گمان زنی ها در منتسب کردن او به افراد مختلف،خنوز نام اصلی او در ابهام مانده است.او برای اولین بار با کتاب«عشق زجرآور»بیستو پنج سال پیش در عرصه ادبیات ایتالیا ظهور کرد که جایزه های گوناگون ادبی را یا از آن خود کرد و یا جزو منتخبان  دریافت آنها قرار گرفت.ماریو مارتونه از «عشق زجر آور»فیلمی ساخت که در چهل و هشتمین جشنواره فیلم کن به نمایش در آمد.بعد از ده سال دومین کتاب او «روزهای طرد شدگی»به پیش خان کتاب فروشی ها رسید و فیلمی که روبرتو فائنتزا بر مبنای آن ساخت به شصت و دومین جشنواره فیلم ونیز راه یافت.سال بعد تجربه های نویسنده با نام «خرده پاره ها» راهی بازار شد.«دختر گمشده»چهارمین اثر او است،او ستون نویس ثابت روزنامه گاردین است و کتابهایش به بیش از بیست زبان ترجمه شده است.
      

لیست‌های مرتبط به دختر گمشده

choobin

choobin

5 روز پیش

استاد عروسکاستاد عروسکاستاد عروسک

کتاب های چشمک زن

71 کتاب

کتاب ها برای من در زندگی زنده ترین موجودات بی جان هستند...همونطور که معجزه آخرین پیامبر ما هم یک کتاب هست.اما بین همه کتاب هایی که خوندم همه کتاب هایی که به زندگیم وارد شدند و خیلی وقتا وسیله های نجات بخش من بودند، کتاب های زیادی بودند که مثل ستاره های دنباله دار توی زندگیم می درخشیدند و من محو زیباییشون می شدم و بعد محو می شدند...کتاب هایی هم بودند که اثرشون یه گوشه ای از وجود من مونده ولی حتی خیلی وقتا یادم میره که وجود دارند...اما معدود کتاب هایی هم بودند و هستند که وارد زندگیم شدند و مثل ستاره درخشیدند...ستاره هایی که هرموقع به یادشون میفتم و بهشون نگاه می کنم بهم چشمک می زنند و میدونم که هستند و هرموقع که بخوام میتونم دری رو به دنیاشون باز کنم و دوباره توی دنیاشون غرق بشم...بعضی ازونا کمکم کردند فراموش کنم ...بعضی التیام بخش بودند ...بعضی ملاقات با دنیای دیگه ای بود که دوست داشتم درونشون زندگی کنم یا حتی گاهی منو از لب پرتگاه برگردوندند...شاید خیلی ازونا از نظر دیگران پوچ ،کسل کننده ،بی محتوا یا بچگانه باشند یا حتی خیلی مهجور مونده باشند و چاپ تموم ، اما نقش مهمی رو تو زندگی من ایفا کردند ...بخاطر همین دوست داشتم ازشون یه لیست درست کنم...تا همینطور که داخل خونه جدا از بقیه کتاب ها گذاشته شدند و بهم قوت قلب میدن ، اینجا تو خونه جدیدم در بهخوان هم جا و مکانی داشته باشند.

54

یادداشت‌ها