پروست

پروست

پروست

ساموئل بکت و 2 نفر دیگر
0.0 1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

0

شابک
9786226629157
تعداد صفحات
112
تاریخ انتشار
1399/2/15

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        در این کتاب «ساموئل بکت» به نقد رمان «در جست وجوی زمان ازدست رفته»، اثر «مارسل پروست»، نویسنده فرانسوی می پردازد. رمان، داستان مردی را روایت می کند که تقریبا آشکارا خود مارسل پروست است، او در حال پژوهش درباره معنای زندگی است. تعریف می کند که از وقت تلف کردن دست برمی دارد و شروع می کند به درک و قدرشناسی از وجود و بودن... .
      

یادداشت‌ها

          . آنچه ما را نا امید می کند، پوچی و بی اعتباری آن چیزی است که خوش داریم کامیابی اش بنامیم. اما کامیابی چیست ؟ یکی شدن سوژه ( فاعل ) با ابژه ( موضوعِ ) خواهش خود. در حالیکه سوژه ( فاعل ) بی تردید در راه، بارها مرده است.  
۰

1.Ce qui nous déçoit, c'est le néant de ce que nous nous plaisons à appler l'accomplissement. Mais qu'est-ce que l'accomplissement ? C'est l'identification du sujet à l'objet de son désir. Or le sujet est mort - sans doute plusieurs fois - en route. 
۰
گمان می کنم توضیحی نیاز باشد تا مفهوم این گفته بکت در جُستار 《پروست》 روشن تر شود. توضیح آنکه ، غالب آدمیان همواره در طلب دائم به سر می برند ( یکی کمتر یکی بیشتر ) و امید و آرزویی در دل می پرورانند. با برآورده شدن هر یک از این آرزوها ، آرزویی دیگر سر در می آورد. بر وفق فلسفه بکت در این جُستار که سخت تحت تأثیر شوپنهاور است، خویشتن انسان در طول زمان قطعه قطعه می شود و بسط می یابد و درک بهتر آن هنگامی مقدور است که آن را نه خودی واحد بلکه چونان مجموعه ای از خودها در نظر بگیریم. هنگامی که آرزویی برآورده می شود ، دل هرزه گرد ما به جانب خواسته و تمنایی دیگر روی می کند و در نهایت اینکه خواهش را پایانی نیست. همین طور  از نظر بکت در این جُستار،  ما فقط زمان را مصرف نمی کنیم بلکه زمان نیز ما را مصرف می کند و به چیزی غیر از آنچه بوده ایم مبدل می کند. بکت معتقد است ما تنها فرسوده از گذشت دیروز نیستیم ، ما کس دیگری هستیم غیر از آنچه قبل از مصیبت دیروز بودیم. به علت این خصلت زمان، ما به عنوان سوژه ، آن کسی نیستیم که قبل از مصیبت دیروز بودیم. در نتیجه به علت همین خصلتِ زمان، سوژه ی هنگامِ طلبِ خواسته با سوژه ی هنگام برآورده شدنِ خواسته متفاوت است. ما هنگام برآورده شدن خواسته دیگر آن کسی نیستیم که آن خواسته را طلب می کرد و زمان باعث تغییر ما شده است. در نتیجه به علت این دو مورد، کامیابی هیچ وقت تحقق پیدا نمی کند زیرا سوژه ( ما ) هیچ وقت با ابژه ( موضوع میل و خواسته خود ) تلاقی نمی کند. نتیجتاً به این علت و به علت اولی که در خطوط بالا توضیح دادم ( اینکه خواهش را پایانی نیست )  زندگی مبدل می شود به انتظاری بیهوده و معطوف به آینده برای آمدن گودویی که هرگز نمی آید. 
( این توضیحاتی که نوشتم خلاصه ای از کتاب مقدمه کمبریج بر ساموئل بکت  نوشته رونان مک دونالد هست. این کتاب هم تحت همین عنوان و هم تحت عنوان "روایت ذلت/ درآمدی بر اندیشه و آثار ساموئل بکت" توسط دو مترجم متفاوت ترجمه و چاپ شده است. ) 
۰
_______________________________________
۰
۲_ خاطره و عادت صفاتِ سرطانِ زمان اند.
۰ 
La mémoire et l'habitude appartiennent à ce cancer qu'est le temps.
        

6