قواعد روش جامعه شناسی
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
1
خواندهام
12
خواهم خواند
5
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
«ما چنان از مطالعه علمی واقعیت اجتماعی دور هستیم که قضایای خاصی که در این کتاب به میان می آید چه بسا خواننده را سخت شگفت زده کند. با این همه اگر علمی درباره جوامع وجود داشته باشد قطعاً نباید انتظار داشت که از پیشداوری های سنتی صرف تشکیل شده باشد بلکه باید باعث شود پدیده ها را به شیوه ای متفاوت از مردم عادی ببینیم. نخستین ویژگی روش جامعه شناختی این است که مستقل از هر نوع فلسفه ای است. [...] دوماً روش ما عینی است و کاملاً این فکر بر آن حاکم است که واقعیت های اجتماعی شیء هستند و باید به آنها مانند شیء پرداخت... اما برای این که این اصل بیهوده نباشد فقط کافی نیست که به زبان آورده شود بلکه باید بنیان یک انضباط کامل گردد که از همان آغاز تأمل درباره موضوع تحقیق بر ذهن محقق حاکم باشد و در تمام مراحل کار با وی همراه باشد... سومین ویژگی روش ما این است که منحصراً جامعه شناختی است. اغلب به نظر رسیده که پدیده های اجتماعی چون بسی پیچیده اند به علم تن درنمی دهند یا زمانی جزئی از علم می شوند که به شرایط ابتدایی ارگانیک یا روحی خود تقلیل یابند، یعنی از ماهیت اصلی خود دور شوند. برعکس ما سعی کردیم نشان دهیم این امکان وجود دارد که به آنها به صورت علمی بپردازیم بی آنکه ویژگی های خاص آنها را کنار بگذاریم...» (از متن کتاب)
یادداشتها
1403/6/22
اولین کتابی که توی فضای سنگین ترم یک مجبور به خوندنش بودیم و تقریبا ۱۰-۲۰ درصد ازش متوجه شدم. اما در ادامه از خیلی جاها درباره ایدهی اصلی دورکیم شنیدم و دوباره سری بهش زدم. کتاب تو فضای اولین گامهای تاسیس علم جامعهشناسی نوشته شده و روشش اینطوری که معلوم میکنه: چی جامعهشناسی نیست و با جدا کردن اون از رشتههای دیگه سعی بر تعریف رشته جامعهشناسی داره. اونچه خیلی مهمه در فهم کتاب آشنایی نسبی با کلیدواژههای فلسفی که اگر خودم اون زمان خوب میدونستمشون خیلی کارم راه میافتاد. ذهنی(سوبژکتیو) و عینی(ابژکتیو) مفهوم بسیار مهم (دیدن به مثابه شی) به همین دیدن ابژکتیو اشاره داره، یعنی اون امر اجتماعی رو مثل یک وسیله مثلا (داس) ببین که بیرون از خودت وجود داره. چون چیزهای اجتماعی یه جوریه که همه فکر میکنن بلدن، باعث فهم نادرست اونا از واقعیت میشه. برای دونستن (واقعیت) باید مثل یک شی بیرون از خودت مورد مطالعش قرار بدی و طبق قوانین اون جلو بری، برای مثال (داس) هم همینطوره، تو اگه فلان جور نگیریش و هرطور که دلت بخواد ازش استفاده کنی، مثلا از جای تیزش بگیری، قطعا به خودت آسیب وارد میکنی. پس جامعه و امر اجتماعی رو هم با قوانین خودش و بیرون از خودت ببین.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
5