نظریه معرفت در فلسفه کانت
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
1
خواندهام
8
خواهم خواند
6
نسخههای دیگر
توضیحات
در این کتاب نظریه شناخت در فلسفه ایمانوئل کانت ( 1724ـ 1804) ذیل یک مقدمه، سه فصل و یک نتیجه گیری، بررسی و ارزیابی می شود .((حسبات استعلایی))، ((تحلیل استعلایی)) و ((جدل استعلایی)) عناوین فصل های کتاب را تشکیل می دهد .کانت ((برای ارتباط با عالم خارج و عالم واقع و نیل به معرفت، دریچه دیگری جز تجربه حسی نمی شناسد و راهی دیگر نمی داند، اما در عین حال جدا معتقد است که در معرفت ما عناصر و مفاهیمی وجود دارد که نمی توان آن ها را یکسره ناشی از تجدد دانست)) . وی در فلسفه خود دو ساحت حساسیت (زمان، مکان) و فاهمه (وحدت، کثرت، جوهر، علیت، وجود، وجوب و (...را عناصر پیشین ذهنی می داند .کانت دریافت که تجربه مستلزم و متضمن استفاده از مفاهیم است .((نگرش ضدمابعدالطبیعه کانت، نتیجه طبیعی مفهومی است که وی از تجربه دارد)) .((وی از این نظر با پوزیتیویست های منطقی و نیز با بسیاری از دیگر فیلسوفان امروزی همسو و همراه است)) .
یادداشتها