باغ گذر

باغ گذر

باغ گذر

مارگریت دوراس و 1 نفر دیگر
1.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

3

خواهم خواند

0

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

روی نیمکت یکی از همین باغچه های توی گذر، مرد و دختری نشسته اند به حرف زدن، با زبان ساد? بی غمزِ معمولی از زندگی روزمره و از آرزوهای از دست شده و نیز از آمالِ هنوز دست نیافته شان می گویند. مرد فروشند? دوره گرد است، خودش است و یک چمدان نخ و سنجاق. دختر خدمتکار است، لل? بچ? مردم، رؤیای ازدواج به سر دارد، می خواهد خلاص شود از بندِ کلفَتی، درعین حال می داند که خلاصی اش در گروِ خلاصیِ جمعی است. هردو برآمده از بطن جامعه اند، با بخورونمیر روزگار می گذرانند، در عالمی عاری از مهر. قص? مهر و فقدِ مهر در این اثر بعدها ریشه می گیرد در آثار دوراس.رویکرد نویسنده در این نمایش نامه، که خود آن را در سال 1957 به صحنه برده، متفاوت از بازی سازیِ مرسوم است، توضیحات صحنه و دکور و تمهیدات نمایشی و غیره را حذف کرده، نقش کلام را اولی? دانسته و آن را به مثاب? حرکت و عمل به کار گرفته است. به گفت? ژیل کستاز، منتقد تآتر، شور در این نمایش نامه، نهفته و مکتوم است، مثل آثار راسین. دوراس نه در پی حرکتِ مرسوم تآتری است و نه خود را بر دوشِ کلام تحمیل می کند. تآترِ دوراس راسینی است: تآتر دوراسین.

یادداشت‌های مرتبط به باغ گذر