غروب شیاطین

غروب شیاطین

غروب شیاطین

جان کریستوفر و 1 نفر دیگر
2.0
1 نفر |
0 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

1

خواهم خواند

1

در کتاب غروب شیاطین اثر جان کریستوفر می خوانیم: آن ها از میان آن حفره ها بیرون آمدند و آن قدر بزرگ شدند که سرتاسر آسمان را پوشاندند. اشکل در هم و برهمی را دیدم که پیچ و تاب می خوردند. بال دار، پولک دار و لزج. با صورت هایی گندیده، چرک و لجن آلود و دست های مهیب و زشتی که به بیرون دراز می شدند