وقتی ریتینگش رو دیدم،
فکر نمی‌کردم انقدر داغون باشه!

دقیقا یه فیفتی شیدز دیگه:
همون سناریوهای تکراری، شخصیت‌هایی پر از تروما که انگار سکس راه نجاتشونه.

تقریبا تو تمام مدتی که صفحات رو رد می‌کردم (چون هیچی جز "روابط صددرصد بیمارگونه" و توصیف بدن شخصیت مرد داستان نداشت) داشتم به این فکر می‌کردم چه چیزی توی این داستان وجود داره که امتیاز بالا گرفته؟!
و چیزی که بسیار رو مخ بود، آدم‌های داستان‌ بودن که همگی از لحاظ بدن پرفکت و ایده‌آل بودن، از لحاظ مالی هم ثروتمند.
یعنی حتی اگه دربان یا راننده تاکسی پیر و مچاله هم وارد داستان می‌شد، یه جورایی می‌فهمیدی موقع جوانی‌ش از خوبای روزگار خودش بوده :)) :|

روابط چه جنسی چه عاطفی به شدت مریضه،
مثلا پسره کاملا مستقیم از دختره درخواست می‌کنه برده‌ش باشه،
بعد دختره در حالی که می‌گه آره من خیلی مغرور و با عزت نفسم تا پسره رو می‌بینه وا می‌ره.
خب ودف واقعا! (آقا من خیلی حرص خوردم سر این کتاب)

نتیجه: خیلی تباه بود، باید مغزم رو با اسید بشورم.
‌