پشت درخت توت
در حال خواندن
1
خواندهام
6
خواهم خواند
1
توضیحات
...دیروز هم که دست بردم این دفتر را از قفسه در بیاورم این صدا را از حیاط شنیدم. به نظر نمی رسد دچار توهم شده باشم. صدا واضح بود. راه رفتن کسی در حیاط. دفتر را باز می کنم ورق می زنم می رسم به صفحه ای که رمان نیمه تمام رها شده است. صدا این بار روشن تر از دیروز است. بلند می شوم و از پنجره نگاهی به حیاط می کنم. یک نفر از پشت درخت توت می آید بیرون. اندامی ظریف دارد اما به نظر نمی رسد زن باشد... .
یادداشتها