معرفی کتاب پلنگ های کافکا اثر موآسیر اسکلیر مترجم ناصر غیاثی

پلنگ های کافکا

پلنگ های کافکا

موآسیر اسکلیر و 1 نفر دیگر
3.1
8 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

10

خواهم خواند

2

شابک
9786002294104
تعداد صفحات
112
تاریخ انتشار
1394/7/29

توضیحات

        


راتینهو پرسید «شما فرانتس کافکا هستید؟»
مرد چاق افتاد به قهقه «من؟ فرانتس کافکا؟ خدا نکند! من نویسنده ی مهمی هستم. این یارو کافکا پریشان خاطری است که نمی داند چه می خواهد. نخیر، من فرانتس کافکا نیستم. خانه اش همین بغل است، پلاک 22.»
بعد از مکثی اضافه کرد «ولی آنجا پیدایش نمی کنید چون این وقت روز سر کار است. کارمند است، می فهمید؟ کارمند یک شرکت. می دانید چرا؟ چون پول ادبیات کفاف زندگی اش را نمی دهد. البته طبیعی هم هست چون هیچ کس نوشته هایش را نمی فهمد. موضوعی یکی از داستان هایش- فکر می کنم نامش مسخ باشد- این است که مردی تبدیل می شود به یک حشره. چیزی عجیب غریب تر از این شنیده اید؟ باز اگر ادبیات کودکان بود، یک چیزی. می شد فهمید. اما نخیر... ایشان برای بزرگ سالان می نویسد. چیزهایی می نویسند ظلمانی و آشفته. می دانم، در این مورد چیزی از من نپرسیده اید اما من در مقام یک نویسنده احساس وظیفه می کنم که به مردم هشدار بدهم: مواظب این کافکا باشید! آنی نیست که خیال می کنید.»
-از متن کتاب-


      

لیست‌های مرتبط به پلنگ های کافکا

یادداشت‌ها

          بالاخره خیاط هم در کوزه افتاد و کتابی به فارسی ترجمه شد که یکی از شخصیت‌های آن فرانتس کافکاست. «پلنگ‌های کافکا» عنوان رمانی است از موآسیر اسکلیر که نشر چشمه آن را منتشر کرده. موآسیر، نویسنده روزنامه‌نگار و پزشکی برزیلی است که رمان‌ها و داستان‌هایش به زبان‌های زیادی ترجمه شده و جوایز زیادی هم گرفته، اما این کتاب اولین اثر این نویسنده است که به فارسی ترجمه می‌شود. ناصر غیاثی مترجم هم که دیگر در بین دوستداران کافکا شناخته شده است و تعداد بسیاری از کتاب‌های کافکا و کتاب‌هایی را که راجع به او نوشته شده‌اند، به فارسی برگردانده است. بنابراین خیالتان از جهت انتخاب ترجمه کتاب راحت باشد. عنوان رمان هم از قسمتی از نوشته استاد با عنوان «پلنگ‌ها در معبد» انتخاب شده است. «پلنگ‌های کافکا» رمان طنزی است که در روزهای قبل از انقلاب روسیه اتفاق می‌افتد و در رابطه با جوانی کمونیست است که چون فکر می‌کند کافکا هم مانند خودش علاقه‌های کمونیستی دارد، به دیدن او می‌رود. حالا این فرصتی برای ماست که بتوانیم به عنوان یک آسیایی اصیل با خواندن کتاب‌های استاد و مطالعه حاشیه‌های زندگی او در دریای معرفت کافکایی غرق شویم.

به قلم فائزه خابوری، شماره‌ی ۵۱۳ همشهری جوان، ۳ مرداد ۹۴‌‎‌
        

2