کتاب حاضر، داستانی است که در آن سیسیلیا هارکورت یتیم، به خاطر مجروح شدن برادرش توماس در خط مقدم جبهه های مستعمرات مجبور به رو انتصاب بوره رفتن و زندگی کردن با یک خانه مجرد و پا به سن گذاشته یا ازدواج کردن با یکی از عموزاده های حقه بازش، اما سیسیلیا به جای این ها، گزینه سوم را انقلاب کرده و روی اقیانوس سفر می کند تا از برادرش پرستاری کند و سلامتی را به او بازگرداند. ولی بعد از یک هفته جستجو فقط دوست صمیمی برادرش را پیدا می کند. افسر جذاب ارتش ادوارد روکسی ادوارد بی هوش و به شکل ناامیدکننده ای به کمک او نیاز دارد.